نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 529
شود آنست كه شرطيه لزوميه باشد و حال آنكه كبرى شرطيه اتفاقيه است.
زيرا قضيه لزوميه در جائى منعقد ميشود كه مقدم علت وجود تالى بوده و انفكاك تالى
از مقدم بحكم عقل محال باشد. و حال آنكه زوجيت نسبت به اصل عدد لازم اخص. و عدد
بودن اعم از زوجيت است. و اقتضاء زوجيّت را ندارد زيرا خاص هميشه ملازم با عام است
و از رفع اخص رفع اعم لازم نمىآيد لكن از رفع اعم رفع اخص لازم مىآيد بنابراين
اگر چيزى زوج باشد مسلما عدد خواهد بود لكن هرعددى لازم نيست كه زوج باشد باين
بيان معلوم شد كه كبرى شرطيه اتفاقيه و غير منتج است[1]
(775)نسبت بقياسهاى شرطيه مركب از حمليه و متصله كه قسم سوم از
شرطيه است. و قياسهاى مركب از حمليه و منفصله كه قسم چهارم است نيز نظير اشكال
مزبور را وارد ساخته و گفتهاند:
حمليهايكه جزء قياس است ممكن است در بعضى از موارد گاهى صادق نبوده
و عموميت نداشته باشد. چنانكه در مورد صدق بعضى از متصلهها گاهى حمليه كاذب
ميباشد و با اين احتمال قياس شرطيه منتج نخواهد بود. مثالى كه مصنف كتاب ما آورده
و شارح حكمت الاشراق با تفصيل آنرا ذكر كرده اين قياس است: