قياس دوم از شكل سوم
(صغرى كه عين صغراى معادل است): هر نويسندهاى انسان است
(كبرى كه نتيجه قياس اول است): هيچ نويسندهاى سنگ نيست
(نتيجه حاصله از اين دو مقدمه): بعضى از انسانها سنگ نيستند.
اين قضيه با نتيجه اصل برابر است.
شرايط صحت شكل چهارم بحسب جهت
(741) شكل چهارم از حيث جهت داراى پنج شرط است كه تا واجد آنها نباشد نتيجه صحيح از آن حاصل نميشود.
(شرط اول) مقدمات قياس بايستى همگى فعليه باشند و قضيه ممكنه در آن بكار نميرود.
(شرط دوم) قضاياى سالبهايكه در اين شكل مىآورند بايستى از قضاياى قابل انعكاس باشد.
(شرط سوم) صغراى اين شكل بايستى ضروريه و يا دائمه باشد و اگر نبود بايستى عرفيه عامه بر كبراى آن صدق كند يعنى از قضاياى منعكسة السوالب باشد [1]
(شرط چهارم) كبرى در ضرب ششم بايستى از قضاياى ششگانهاى باشد كه سالبه آنها قابل انعكاس است.
[1] قضايائيكه سالبه آنها قابل انعكاس نيست در شماره 520 جمعآورى شده است