(572)معلم اول و پيروان او كه شكل چهارم را بشمار نياوردهاند
بهمين ابهام و مشكل بودن اثبات اعتبارش نظر داشتهاند.
افضل الدين كاشانى در رساله منهاج مبين خود[2]شكل چهارم را بكلى انكار نموده و گفته است همان شكل اول است
كه كبرى بر صغرى مقدم ذكر شده است.
كماعتبارى و سستى شكل چهارم در صفحات آينده بيشتر بوضوح خواهد
پيوست.
شكل اول
(573)هرگاه جزء مكرر كه اوسط است محمول صغرى و موضوع كبرى باشد
اين شكلرا اول مينامند.
(574)اين شكل را اول
گفتهاند. زيرا در اول كتاب ضمن تعريف منطق گفته شد كه معارف و علوم بشر از جهت
اعتبار و اصابت با واقع يكسان نبوده و مختلف است و اين اختلاف بواسطه اختلاف علل و
موجبات يا ادلّه و طرق حصول علم است. زيرا طريقيت و سنديت دليل قابل شدت و ضعف و
مقول به تشكيك بوده و طريقيت بعضى صريح و دلالت بعضى غامض است. و تحقيق كامل اين
مطلب را بايستى از فلسفه معرفتى جويا گرديد.
(575)قياس بالاترين
طرق معرفت عقلى بوده و در بين اصناف قياس