نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 337
تناقض
(413)نقيض آنستكه چيزى را از ميان بردارد و اين نسبت از نظر واقع
و حقيقت جز بين وجود و عدم يافت نميشود. و هرگاه چيزهاى ديگر را نقيض يكديگر
ميگوئيم بواسطه انتساب آنها بوجود و عدم است. زيرا وجود و عدم را كه با يكديگر
ملاحظه ميكنيم مييابيم كه هريك از اين دو رافع ديگرى ميباشد.
(414)بين دو نقيض،
قضيه منفصله حقيقيه صادق است زيرا وجود و عدم از يكديگر انفصال حقيقى دارند و ممكن
نيست متن واقع از هردو خالى بماند و نيز ممكن نيست باهم جمع شوند. اجتماع و ارتفاع
آنها باهم محال و ممتنع است و اين قضيه بديهيه اوّلى، و مبدأ همه بديهيات است.
(415)گاهى مفاهيم
كلى و امور ذهنى و اعتبارى را مانند امور واقعى مقابل يكديگر قرار داده و يكى را
مفهوم سلبى و ديگرى را ايجابى گردانيده و بين آنها تناقض برقرار مينمائيم. مثلا
مفهوم حيوان را در مقابل مفهوم لا حيوان و مفهوم دانا را برابر با مفهوم نادان
ميگذاريم و باين اعتبار مفاهيم نقيض يكديگر ميباشند.
بنابر آنچه گفته شد تناقض اعم است از آنكه بين امور حقيقى يا مفاهيم
اعتبارى واقع شده باشد و شامل هردو مورد ميباشد.
(416)نظر بهمين نكته
گفتهاند: نقيض هرچيزى رفع آن است و نگفتهاند سلب آن است. زيرا رفع اعم از سلب
است و امور
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 337