نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 306
موجهه نيز كيفيت حكم بيان گرديده است.
(325)لفظ اهمال و
اطلاق هردو يك معنى را ميرسانند. زيرا معنى اطلاق بيان ننمودن خصوصيات چيزى است و
اهمال نيز بمعنى مجمل گذاشتن و متعرض نبودن جزئيات و خصوصيات مورد است.
بنابراين همچنانكه اهمال ترك بيان كميت است اطلاق در اصطلاح منطق نيز
ترك بيان كيفيت است. در صورتيكه قضيه درواقع نه بدون كميت و نه بدون كيفيت است.
(326)مصنف كتاب ما
بهمين امر توجه داشته كه گفته است:
اطلاق با ذكر جهت تقابل عدم و ملكه را دارد. زيرا معنى تقابل عدم و
ملكه آنستكه چيزى فاقد صفت و حالتى باشد در صورتيكه بحسب جنس يا نوع استعداد و
استحقاق داشتن آن صفت را داشته باشد. مثل اينكه انسان بحسب جنس استعداد بينائى و
شنوائى و بحسب نوع استحقاق گويائى دارد و اگر يكى از افراد انسان فاقد آنها باشد
اين فقدان را عدم و ملكه ميگويند زيرا ملكه شنوائى و بينائى و گويائى در او هست
هرچند كه فعلا فاقد آنها ميباشد ولى سنگها و درختها كه فاقد اين صفات هستند در
آنها تقابل بنحو سلب و ايجاب است زيرا ملكه و استعداد وجود اين صفات در نوع آنها
نيست.
(327)قضيه نيز هرگاه
فاقد جهت باشد اين فقدان عدم در مقابل ملكه است زيرا ماده در آن موجود است و بحسب
نوع استحقاق آنرا دارد كه ذكر جهت در آن شده باشد.
(327/ 2) قضيه مطلقه جزء
موجهات نيست و در مقابل موجهات
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 306