نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 302
است و با رفع نسبت نسبتى وجود ندارد تا كيفيتى برايش بوده باشد.
پس اينكه سالبه را نيز جزء موجهات شمردهاند از جهت اضافهاى است كه
سالبه بموجبه خود دارد. و چون در موجبهاش نسبتى وجود دارد براى سالبه نيز فرض
نسبت ميكنند. بنابراين سالبه به تبع موجبهاش در شمار موجهات مىآيد.
ماده و جهت شامل هليات بسيطه و مركبه هردو ميشود
(315)معلوم شد كه ماده و جهت بين كليه موضوعات و محمولات موجود
است چه محمول خود وجود يا چيز ديگرى باشد. و همچنانكه انسان ممكن الوجود است ممكن
الكتابه و واجب الجسميه و ممتنع الحجريه نيز ميباشد ليكن در كتب علمى و فلسفى
هرگاه نامى از وجوب و امكان مىبرند مقصودشان نسبت مابين ماهيت چيزى با معنى وجود
ميباشد.
(316)معلوم شد كه
ماده كيفيت نسبت واقعى و نفس الامرى مابين اشياء است. و جهت وجود ذهنى همان ماده
است و وقتى انسان حالت واقعى اشياء را نسبت بيكديگر ملاحظه ميكند جهت قضيه بوجود
مىآيد. بنابراين ماده در مورد قضاياى خارجيه و نفس الامريه است و جهت مربوط
بقضاياى ذهنيه ميباشد.
(317)در قضيه لفظيه
لفظى را نيز كه دلالت بر جهت ذهنيه ميكند جهت قضيه مينامند.
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 302