responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا    جلد : 1  صفحه : 286

قسم ديگر از امور عدمى هستند كه صفت وجودى در مقابل آنها نيست. مثل (لا انسان) كه شأنيت وجودى در آن نيست.

(260) و باز بعضى از معانى عدمى اسم مخصوص دارند مثل كورى كه عدم بينائى و سكوت كه عدم نطق و سكون كه عدم حركت است و امثال آنها.

و بعضى از معانى عدمى اسم مخصوصى ندارند و هرگاه بخواهند بآنها اشاره كنند اول لفظى را كه بر معانى ثبوتيه دلالت ميكند اصل قرار داده و سپس حرف سلب بر آن مى‌افزايند مثلا دانا را نادان.

يافته را نايافته. درست را نادرست تعبير ميكنند.

و بعضى علاوه بر آنكه اسامى مخصوص دارند با حرف سلب نيز ادا ميشوند مثل نابينا و كور. ناشنوا و كر كه هردو استعمال ميشود.

(261) بنابراين معدوله لفظى است كه از لفظ مثبت و منفى تركيب يافته باشد و از اين جهت معدوله نامدارد كه لفظ وجودى در معنى عدمى بكار رفته و يا باين سبب است كه لفظ نفى كه بايد در سلب بسيط استعمال شود جزء محمول قرار گرفته و از مورد اصلى خود تغيير يافته و عدول كرده است.

(262) بعضى بين الفاظ بسيطه و مركبه تفاوت گذاشته و گفته‌اند مفهوم لفظ تركيبى از لفظ بسيط اعم است مثلا غيربينا را ميتوانيم در سنگ بكار بريم اما نميتوانيم بگوئيم سنگ كور است. زيرا لفظ كور در جائى استعمال ميشود كه در نوع آن چيز امكان بينائى باشد و اين مطلب بايستى در علم لغت و ادب مورد گفتگو قرار گيرد.

نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا    جلد : 1  صفحه : 286
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست