نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 278
متمايز است مثل آنست كه گفته باشيم انسان موجود است و هرموجودى از
چيزهاى ديگر متمايز است.
(233)و بهمين جهت
بعضى از نويسندگان اخير گمان كردهاند كه تصديق پيش از تصور است غافل از آنكه
مركّب ممكن نيست پيش از اجزاء خود وجود پيدا كند.
(234)قضاياى محصوره
داراى عقد وضع ايجابى هستند و عقد الوضع همان صفت و عنوان مخصوصى است كه ذات موضوع
از آن تركيب يافته و بآن مقيد گرديده است و ذات موضوع مصداق آن صفت و معنون بآن
عنوان مىباشد و بواسطهى داشتن آن صفت موضوع حكم قرار گرفته است. مثلا مىگوئيم
هربيمارى ممكن است بهبودى يابد.
صفت بيمارى عقد الوضع اين قضيه است زيرا همهى انسانها بهبودى
نمىيابند انسانى كه اين صفت را دارد موضوع حكم قرار گرفته است و در حقيقت
گفتهايم بعضى انسانها بيمارند و هربيمارى امكان بهبودى دارد.
يا آنكه مىگوئيم هرآتشى سوزان است آتش بودن قيد فوق- العادهاى است
كه بجسم ملحق گرديده است و عقد وضع ايجابى اين قضيه آنست كه در حقيقت گفتهايم
بعضى جسمها آتش هستند و هرآتشى سوزان است.
(235)حكم در قضاياى
محصوره مقيد بفعليت عنوان است مثلا وقتى ميگوئيم هربيمارى ممكن است بهبودى يابد
امكان بهبودى تا وقتى است كه حالت بيمارى براى انسان حاصل است قبل از عروض اين
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 278