نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 273
خلاصه مبحث
(220)از آنچه گفته شد اين نتيجه حاصل گرديد كه همهى موجبهها
موضوع خارجى نمىخواهند و سالبه نيز مانند موجبه از وجود موضوع بىنياز نيست و
براى همهى قضايا اعم از موجبه و سالبه اصل وجود موضوع مسلّم است و علت احتياج
بوجود موضوع در همه قضاياى سالبه و اصناف موجبه حكم است.
حكم مطلق وجود را براى موضوع ثابت ميكند و خصوصيات و قيود وجود موضوع
معلول نتيجه و غايت حكم است.
غايت حكم اصل حكم را از حال اطلاق بيرون برده و بالعرض هريك از قضايا
را بنوع خاصى از وجود موضوع اختصاص ميدهد و خصوصيت حكم موجب خصوصيت وجود موضوع
ميشود.
تقسيم سوم قضيه از جهت نحوه وجود موضوع است
قضيّه از جهت نحوهى وجود موضوع بر سه قسم است: ذهنيه، خارجيّه و
حقيقيه.
معلوم شد كه كليه قضايا فى الجمله بوجود موضوع احتياج دارند و تعيين
نحوه وجود آن بغرض صادركننده حكم بستگى دارد و او گاهى درصدد بيان حكم ذهنى يا
خارجى چيزى و يا اعم از ذهنى و خارجى است باين جهت براى موضوعات قضايا سه نحوه
وجود تصوّر مىشود.
1- وجود فرضى يا تقديرى كه
اعم از موجود قبلى و فعلى و بعدى مىباشد و ممكن است در بعضى از مصاديق. ذهنى و در
بعضى
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 273