نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 241
تعريف باطل است زيرا «اولا» هردو در جهالت برابرند. بعلاوه تعريف به اعم
است. زيرا براى هرچيزى چندين ضد است و بصرف اينكه بدانيم ضد فلان چيز است نه
بماهيت مجهول اطلاع يافتهايم و نه ميتوانيم افراد مجهول را از غير امتياز بدهيم
زيرا سفيدى اضداد بسيار دارد.
تعريف باخفى
(138)بعضى اشتباه بزرگتر نموده و چيزى را بمخفىتر از خود تعريف
ميكنند مثل آنكه گفتهاند آتش عنصرى است شبيه بنفس در صورتيكه نفس از آتش
پوشيدهتر و ناشناساتر است.
تعريف چيزى بخود
(139)هيچچيز را نميتوانيم بخودش معرفى نمائيم زيرا در اول گفتيم
اولين شرط آنستكه معرّف غير از مجهول باشد و تعريف بنفس جايز نيست. مثل آنكه
گفتهاند حركت نقله است. يا انسان حيوان بشرى است.
تعريفيكه مستلزم دور است
(140)يكى از تعريفهاى غلط جائى است كه خود معرف بايستى بتوسط
مجهول شناخته گردد. و اين را تعريف دورى مينامند.
چه بدون واسطه باشد مثل آنكه گفتهاند آفتاب ستارهايست كه روز
برمىآيد. آفتاب را بروز تعريف كردهاند و حال آنكه روز بايستى بآفتاب شناخته شود.
و گاهى دور با واسطه است مثل آنكه گفتهاند عدد دو «2»
زوج
است و زوج عددى است كه بدو متساوى قسمت شود و دو متساوى دو چيز هستند كه هريك
برابر با ديگرى باشد و دو
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 241