نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 226
است بطور تضمن بر همه ذاتيات دلالت ميكند. و حد ناقص اينچنين نيست
زيرا جنس قريب در آن ذكر نشده تا متضمن بر همه اجزاء ذات باشد و فاقد قسمتى از
اجزاء ذات است. و اگرچه حد ناقص هم بر همه ذاتيات و خود ماهيت دلالت ميكند اما
دلالت التزامى دارد و دلالت مطابقى و تضمنى نسبت به بعض اجزائيكه حذف شده ندارد
باين جهت ماهيت حد تام و ناقص دو نوع مختلف هستند كه در يك جنس شركت دارند و اسم
حد بطور اشتراك لفظى در هردو بكار برده ميشود.
قطب الدين رازى اين سخن را رد كرده[1]و گفته است اين اختلاف اختلاف ذاتى نيست تا آنها را دو نوع
مختلف گرداند بلكه اختلاف صنفى و فردى است و اگر اختلاف نوعى باشد بايستى رسم تام
و ناقص نيز دو نوع متفاوت باشند و حال آنكه آنها را از يك نوع دانستهاند و مخصصى
در حد نيست كه آنرا مشترك لفظى و رسم را مشترك معنوى بدانيم و همچنانكه بر حدود
ناقصه بطور تشكيك حد گفته ميشود بر حد تام نيز بطور اولويت صادق است و مفهوم حد در
همه يكى ميباشد.
تشكيك در مراتب حد
(118)حد تحليل اجزاء ماهيت است و حد كاملتر آنستكه بيشتر اجزاء
ماهيت تحليل شده باشد و چون حدود ناقصه در تحليل اختلاف دارند در بعضى بيشتر اجناس
و ذاتيات بيان شده و در بعضى اجزاء كمترى ايراد گرديده باين جهت معرفتيكه از آنها
حاصل ميشود يكسان نميباشد و همين اختلاف سبب ميشود كه مفهوم حد