نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 223
نسبت بيكى وجيز و نسبت بمورد ديگر طولانى ميباشد و از اين كلمه
استفاده نميشود كه بايد در چه حدى باشد.
بطور كلى در هيچ معرفى معانى اضافيه را كه حد معينى ندارد نميتوان
بكار برد مثل آنكه بعضى آتش را تعريف كردهاند كه از هر جسمى سبكتر و لطيفتر است
اينگونه تعريف غلط است زيرا لطافت و سبكى نسبت بچيزهاى مختلف تفاوت ميكند.
حد تام و حد ناقص
(112)مفهوم حد مقول بتشكيك است زيرا بعضى از حدود موجب تصور
كاملتر و بعضى ناقصتر ميشوند.
حد تام آنستكه كاملترين شناسائى از آن نسبت بذات و اجزاء ذات چيزى
حاصل شود بنابراين يا بايستى همه اجناس و فصول تفصيلا در آن ذكر شود و يا آنكه حداقل
جنس قريب را با فصل قريب ذكر كنند زيرا جنس قريب بطور تضمن بر همه اجناس و اجزاء
ذات دلالت دارد و فصل قريب بطور التزام بر فصول عاليه دلالت ميكند.
حد ناقص آنستكه جنس قريب را در آن نياورده باشند. اين گونه حدى ناقص
است زيرا بتمام اجزاء ذات معرفت حاصل نميگردد.
تعريف رسم
(112/ 2) رسم آنستكه بواسطه شناختن آثار و مميزات عرضى تصور مبهمى
بعمل آيد و تنها افراد ماهيت را از افراد ماهيتهاى ديگر امتياز بخشد و موجب
شناسائى و تميز افراد گردد ليكن مميزات ذاتى مجهول را بيان نكند.
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 223