نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 160
دو بتنهائى جزء ماهيت انسان است. ذاتى باين معنى را كه عبارت از
اجناس و فصول موضوع است ذاتى باب ايساغوجى مينامند.
نشانيهاى ذاتى باب ايساغوجى
(32)قدما سه علامت براى تشخيص ذاتى از غير ذاتى ذكر كردهاند:
1- تصور ذات موضوع بدون
ذاتى ممكن نيست بلكه بايد ذاتى قبل از موضوع تصور شده باشد زيرا تا جزء تصور نشود
كل قابل تصور نيست هرچند تصور تفصيلى نباشد.
2- متصف شدن موضوع بذاتى
محتاج بعلتى غير از خود موضوع نيست. مثل سياهى كه بخودى خود متصف برنگ است و محتاج
بعلت ديگرى نيست كه آنرا رنگ قرار دهد.
3- تفكيك و رفع ذاتى از
موضوع در وجود يا فكر محال و ممتنع است.
معنى ديگر ذاتى
(33)طبيعت نوعيه يا نفس ذات هرگاه بر افراد و مصاديق خود حمل شود
بسبب مقايسه با افراد متعدديكه دارد ذاتى ناميده ميشود زيرا طبيعت نوعيه تمام
ماهيت اشخاص است و علاوه بر ماهيت خواص ديگرى بر آن افزوده شده و فرد را تشكيل
داده است و باينجهت طبيعت ذاتى افراد است. شيخ در منطق اشارات اين معنى را مستقلا
ذكر كرده است و خواجه طوسى در شرح گفته است جمهور اين قسم را ذاتى نميدانند و
ميگويند ذات بخود نسبت داده نميشود. در صفحات بعد تحقيق بعمل
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 160