نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 143
مقصود از امكان امكان عام است زيرا ممكن چيزى است كه عدمش ضرورى
نباشد و شامل واجب نيز ميشود. بهمين جهت در آخر تقسيم مصنف كتاب ما واجب را نيز
ذكر كرده است.
امكان و امتناع صفت خود كلى نيستند زيرا كلى صرفنظر از فرد موجود
نميشود تا متصف بامكان يا غيرامكان گردد و امكان و امتناع صفت مصاديق و افراد كلى
هستند.
بنابر آنچه ذكر شد اين اقسام براى كلى قابل تصور است كه مصنف كتاب ما
آنها را ياد كرده است:
منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه ؛ المتن ؛
ص143
1- كلى ممتنع الافراد. مثل
مفهوم اجتماع نقيضين و ضدين كه تحقق فرد و مصداق براى اينگونه مفاهيم بحكم عقل
محال است.
2- كلى ممكن الافرادى كه
بحسب اتفاق فردى براى آن موجود نشده هرچند وجودش محال نبوده است مثل كوهى از طلاى
خالص و امثال آن.
3- كلى ممكن الافرادى كه مصاديق
متعدد برايش يافت شده و عدد افراد آن متناهى است مثل سيارات.
4- كلى ممكن الافرادى كه
افراد غيرمتناهى دارد كه در ازمنه غيرمتناهيه متعاقبا بوجود آمدهاند مثل كليه
انواع يا نفوس ناطقه مفارقه كه بالفعل نامتناهى هستند.
5- كلى ممكن الافرادى كه
بيش از يك فرد ندارد و آن فرد واحد حقيقى ميباشد و وجود افراد ديگرش ممتنع است
مانند مفهوم واجب الوجود.
نام کتاب : منطق نوين مشتمل بر اللمعات المشرقيه فى الفنون المنطقيه نویسنده : الملا صدرا جلد : 1 صفحه : 143