نام کتاب : عرفان و عارف نمايان ترجمه كتاب كسر أصنام الجاهلية نویسنده : ملا صدرا جلد : 1 صفحه : 151
و چراغ شبهايش مهتاب و پناهگاه زمستانيش مشرق و مغرب زمين و ميوه و
سبزيش همان كه از زمين براى حيوانات مىرويد. او را نه زنى بود تا به فتنهاش
افكند و نه فرزندى تا غمش او را فراگيرد و نه مالى تا توجهش را جلب كند و نه طمعى
تا به ذلتش افكند. مركبش دو پاى او بود و خدمتكارش دستهاى او.
پس پيامبر خود را كه نيكوترين و پاكيزهترين است سرمشق قرار ده كه او
نمونهاى است براى آنان كه خواهند سرمشق گيرند و شايسته انتساب براى آنان كه
خواهند به جائى منتسب شوند.
و دوستترين مردمان نزد خداوند پيرو و پىجوى پيامبر اوست. اندك
نيازى از دنيا برگرفت[9]و
گوشهى چشمى بدان نكرد. پهلوانش لاغرتر و شكمش خالىتر از همه بود؛ (دنيا) را پيش
او داشتند آن را نپذيرفت و دانست كه خداوند چيزى را ناخوش مىدارد او آن را ناخوش
داشت و چيزى را پست مىدارد او آن را پست داشت و چيزى را كوچك مىشمارد او آن را
كوچك شمرد.
و اگر جزين ما را هيچ نبود كه دوست مىداريم آنچه را خدا و پيامبرش
ناخوش دارند و بزرگ مىانگاريم آنچه را خدا و رسولش كوچك مىشمارند، همين مقدار
براى مخالفت و سركشى از فرمان خدا بس مىبود.
و او- درود خدا بر او باد- بروى زمين چون بندگان مىنشست و كفش و
جامهى خود را بدست خود وصله مىزد و بر خر بىپالان سوار مىشد و پشت سر خود
ديگرى را سوار مىكرد. پردهاى نقشدار بر در خانهاش بود يكى از همسرانش را فرمود
آن را از من پنهان كن كه چون مىبينمش دنيا و آرايشهاى آن را به ياد من مىافكند.
به دل خود از دنيا رو گرداند و ياد آن را در خويشتنش ميراند و
[9] - جمله در اصل چنين است: قضم الدنيا قضما. كه در
اينجا نقل به مفهوم شده است..
عرفان و عارف نمايان ترجمه كتاب كسر أصنام الجاهلية ؛ ص152
نام کتاب : عرفان و عارف نمايان ترجمه كتاب كسر أصنام الجاهلية نویسنده : ملا صدرا جلد : 1 صفحه : 151