نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 78
كه دفن شدهاند- تعلق گيرد به نحوى كه عود روح به بدن و تعلق آن به
بدن، در همين عالم دنيا تحقق پذيرد و بدن نيز عين بدن متعلق نفس قبل از موت باشد-
كما هو ظاهر قول المتكلم- بايد بسيارى از محققان از علماى اسلامى را تكفير نمود و
معتقد شد كه عالم دنيا و آخرت داراى حكم واحدند و اين دو عالم عين يكديگرند و اين
نيز مخالف مداليل بسيارى از آيات و روايات است. و بر وجوب اختلاف نشآت و تباين
عالم آخرت و دنيا براهين عقليه قائم است. و بر طبق عقل و نقل، آخرت، عالم فعليات و
نهايت كمالات و دنيا دار حركات و متحركات است. و آخرت، غايت وجودى دنيا و در طول
دنيا قرار دارد. لذا بعضى از ابناى تحقيق گويند: معاد بايد جسمانى فرض شود و روح،
با جسم محشور گردد به نحوى كه حشر اجساد و الم و لذّت جسمى- علاوه بر حشر روحانى-
تحقق پذيرد. اين معنا نيز صادق باشد كه هر كه شخص موجود در معاد را ببيند گويد:
اين، همان شخصى است كه در دنيا بود، لذا كثيرى به مثليّت قايل شدهاند [1] بلكه از
اصحاب فهم و تحقيق، احدى به عينيت قايل نيست؛ ولى اين امر بايد مورد تعقل قرار
گيرد كه بدن محشور در يوم نشور، بدن مثالى موجود در قوس نزول نخواهد بود. و نيز
تصحيح معاد جسمانى به اعتبار آن كه موضع فلكى، محل تخيل يا مظهر نفوس متخيله در
آخرت قرار مىگيرد از اباطيل و اوهام است. و علاوه بر بطلان اين معنا اصلا شاهدى
در آيات و روايات بر اين معنا وجود ندارد.
حكمة مشرقية
در بحث معاد، مسأله مهم و قابل تعقل آن است كه بايد توجه داشت [2] كه
در
[1]بايد معلوم باشد كه تأويل جميع آيات و روايات مشعر بر حشر
اجساد، بسيار مشكل است. و قبول جميع ظواهر، بدون ذرهاى تأويل نيز قابل قبول
نمىباشد؛ چه آن كه ظواهر، در عقايد حجيت ندارند. اصل مسأله معاد جسمانى بدون شك،
از آيات و روايات مستفاد است و همه آنها را نمىشود تأويل نمود، كما فعله بعض
المتشبّثين بأذيال الفلاسفة.
[2]بايد در آيات و روايات مربوط به معاد توجه نمود كه آيا عود
روح به بدن در اين نشأت دنياوى،
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 78