نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 61
حق اول مبدأ جميع اشيا است، به اعتبار ايجاد اشيا از كتم عدم، و معيد
نيز اوست. اعاده، بدون اعدام، متحقق نمىشود، بنابراين، اعدام اشيا لازم است تا
اعاده، تحقق يابد.
برخى از اهل كلام و تفسير به قوله تعالى: «هُوَالْأَوَّلُ
وَ الْآخِرُ»[1]بر جواز اعدام
حقايق هنگام قيام قيامت استدلال نمودهاند، به اين تقرير كه معناى اوليّت آن است
كه خداوند، قبل از وجود اشيا و قبل از خلقت حقايق، وجود داشت و هيچ حقيقتى موجود
نبود «كاناللّه و لم يكن معه شىء»، بنابراين، آخريت
اقتضا نمايد كه حق تعالى باشد و موجودى نباشد و بعد، حق حقايق معدومه را اعاده
نمايد.
به عبارت ديگر، اسم «اول» مقتضى تحقق حق است، قبل از وجود اشيا در ازل و
اسم «آخر» مقتضى عدم وجود اشيا است با حق در آينده و اين
خود محقق نمىشود مگر آن كه حق، اشيا را معدوم نموده، بعد اعاده نمايد.
از اين وجوه جوابهاى متعدد دادهاند:
يكى آن كه مىشود گفت هلاك و فناى اشيا، ذاتى و دائمى و فقر و بطلان
حقايق، امرى واقعى و نفس الأمرى است، چه آن كه حقايق وجودى در زمان وجود و در حال
تحقق نيز به حسب ذات، فانى و هالكاند. و اين فنا و هلاك، لازمه احكام جهت امكانى
وجودات است كه با قطع نظر از تجليات حق، اوهام و خيالات و با قيد تجليات حق و با
فرض انصباغ به لون وجود نيز به نظر عميق به حكم امكان ذاتى و فقر وجودى [2] اوهام
و اباطيلند. و اين فقر چون ذاتى ممكن
[2]چون وجود امكانى، وجودى مجازى است. و با اعتبار تحقّق، چون
عين نسبت و ربط و نفس اضافه به حق است، سراب وجود حق و نقش دوّمين چشم احول است.
آنچه را كه بايد در اين بحث دقت كرد، آن است كه آيات و روايات
مربوط به قيامت و آثار ناظر به حال و احوال و اطوار زندگى و حيات بعد از موت، از
متشابهات آيات و اخبار بشمار مىروند. و بدون ابتناى اين بحث بر عقل منوّر به نور
ولايت و نبوت و اتّكا به اقوال اهل عصمت و طهارت،
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 61