نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 58
امام فخر مشهور به خطيب رازى در كتاب اربعين گويد:
اعلم أنّ كثيرا من علماء الشريعة و علماء التفسير قالوا: «إنّهفي
وقت قيام القيامة تنخرق الأفلاك و تنهدم الكواكب، إلّا أنّ العرش لا ينخرق». اكثر
اهل اسلام- بنابر استفاده از ظواهر آيات قرآنيه وارد در قيامت و قيام محشر و حشر
خلايق و اجساد- به اماته (افنا) و انعدام اشيا معتقد شدهاند. دانشمندان از اهل
تحقيق كه نفس ناطقه و روح انسانى را از ماده، مجرد مىدانند، ممكن نيست به فناى آن
معتقد شوند.
اصولا كسانى كه به تجرد عوالم ملكوتى و عالم ملائكه معتقدند،
نمىتوانند به فنا و نيستى عالم معتقد شوند؛ چون تجرد، با افنا و قبول عدم و نيستى
سازش ندارد.
در اين مسأله كه انعدام اشيا به معناى قبول فنا و عدم، عبارت است از
افناى جواهر و حقايق و ذوات اشيا و يا افنا به معناى تفريق و تفرق اجزاى اجسام و
ازاله اعراض آنهاست؟ قايلان به امتناع اعاده معدوم نمىتوانند انعدام را قبول عدم
صريح و اعدام ذوات و حقايق بدانند. بايد به تفرق اجزاء معتقد شوند، چون شيئيت شىء
به صورت شىء است. و بعد از انحلال مركّب و تفرق اجزا، شىء معدوم مىشود، چون
صورت نوعيه آن كه به ماده قائم است و يا هيأت تركيبى آن- با قيدى كه در تركيب اجسام
بنابر مسالك مختلف ذكر شد- به هم مىخورد.
قايلان به جواز اعاده معدوم مىتوانند قايل شوند كه ذوات و جواهر
بالأسر قبول عدم مىنمايند و چون اعاده جايز است، شىء، هنگام قيام قيامت، عود
مىنمايد.
آنچه در اين مسأله، مثل ساير مسائل مربوط به اصول عقايد، قابل توجه
است و عدم توجه به اين اصل، باعث صدور اين همه هفوات از اهل كلام و منشأ پيدايش
زلّات در مسائل اعتقادى شده است، آن است كه اين جماعت به واسطه انغمار در جهل و
اوهام، ندانستهاند كه عمل به ظواهر، در اصول و عقايد جايز نيست. تمام آياتى كه
مفسران و متكلمان در باب معاد به آنها تمسك نمودهاند، بنابر مسلك آنها از
متشابهات است. آيهاى كه نص در معناى خاصى نيست بلكه ظهور در مراد آنها هم ندارد،
به آن استدلال مىنمايند. به برخى از آيات- كه در معانى متعدد ظهور دارد، با اين
قيد كه در معناى مقصود اين جماعت ظاهر است و در معناى نقيض
نام کتاب : شرح بر زاد المسافر نویسنده : آشتیانی، جلال الدين جلد : 1 صفحه : 58