نام کتاب : آگاهى و گواهى: ترجمه و شرح انتقادى رساله تصور و تصديق نویسنده : حائری یزدی، مهدی جلد : 0 صفحه : 12
ما در تفسير اين سخن گفتهايم كه نوع اين استكمال، استكمال جواهرى
است[1]و كمال هم كه
مبدأ اشتقاق اين استكمال است كمال اول مىباشد تا نفس بتواند با طى كردن مراحل اين
حركت تكاملى از اين جهان هجرت كرده به جوهر تكامل يافته عقل بالفعل و فعليت محض
تبدل يابد، و اين تبدل و تكامل جوهرى از انسانيت ناقص و عقل بالقوه به انسانيت
كامل و عقل بالفعل جز از راه علوم تصورى و تصديقى ميسر نيست. زيرا هرچند افزايش
اين پديدههاى تصورى و تصديقى يك افزايش كيفى و عرضى است كه در برخوردها و تحركات
اختيارى عارض بر جوهر نفس مىگردد، اما با وجود اين، اين عوارض و كيفيات نفسانيه
بقاعده «كلما بالعرض ينتهى الى ما بالذات» بالاخره به تحرك
بنيادى جوهرى منتهى شده و نشانه حتمى و بىچون و چراى يك تحول و تكامل در ذات
مىباشد. اين تحول و تكامل جوهرى همان تحركى است كه در كمال اول كه ذات جوهر نفس
عاقل است به وقوع مىپيوندد و بدينجهت علوم تصورى و تصديقى را مىتوان نهتنها
وسيله ارتقاء و استكمال جوهرى نفس عاقل دانست بلكه به درستى بايد اتصاف به اين
علوم را فصل منطقى حقيقت انسانيت از آن جهت كه انسان انسان است محسوب داشت.
علوم تصورى و تصديقى نهتنها خود يك فصل منطقى است كه بر فصل اشتقاقى
و حقيقى نوع طبيعى انسان دلالت التزامى و عقلى دارد، بلكه در عينحال مشكله و
پيچيدگى مسأله علم هم كه در حقيقت همان مسأله معرفة النفس و چگونگى ارتباط نفس با
جهان است از بررسى و تحليل در هستىشناسى (انتولوژى) علوم تصورى و تصديقى سرچشمه
مىگيرد. مساله هستى شناسائى علم و رابطه علوم تصورى و تصديقى ما با معلومات
پيچيدهترين مسائل فلسفه را از آغاز تاريخ تفكر انسانى تا هماكنون بهوجود آورده
و هر كس به طريقى اين معماى فلسفه را خواسته است به حلوفصل نهائى برساند، اما آيا
بالاخره كسى هم توفيق حاصل كرده كه اين مساله را از حالت پرسوجوئى بيرون آورده و
به كرسى تحقيق نشانده باشد يك سؤالى است كه گمان نمىرود پاسخ مثبت و قانع
كنندهاى داشته باشد.
بهتر است براى تجسم اهميت مساله علم و ابعاد گوناگون آن و دشواريهائى
كه بر سر راهحل اين مساله وجود دارد به داستان سربهگريبانى شيخ مقتول شهاب الدين
سهروردى كه منتهى به واقعه شگفتانگيز و حيرتآور مكاشفه و مكالمه او با ارسطو
گرديده از زبان خودش توجه كنيم. بهنظر اين نگارنده مكاشفه مزبور اساس نخستين
فلسفه و منطق اشراقى شيخ الاشراق را توجيه و تبيين مىكند و به وضوح معلوم مىسازد
كه افكار بنيانگذار فلسفه اسلامى اشراق از چه پايگاه هستىشناسى برانگيخته شده
است.
[1]البته اين تفسير به اصول و موازين فلسفه ابن سينا كه قائل
به حركت جوهرى نيست منطبق نمىباشد، اما در عينحال منافاتى هم با اين اصول و
موازين ندارد.
نام کتاب : آگاهى و گواهى: ترجمه و شرح انتقادى رساله تصور و تصديق نویسنده : حائری یزدی، مهدی جلد : 0 صفحه : 12