نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 87
به افراد نامبرده (كه
مجتهدين و فقهاء ناميده مىشوند) مراجعه كنند (و اين مراجعه تقليد ناميده مىشود)
البته اين مراجعه و تقليد غير از تقليد در اصول معارف است كه به نص آيه كريمه «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» ممنوع مىباشد.[1]
بايد دانست كه شيعه تقليد
ابتدايى را به مجتهد ميت جايز نمىداند؛ يعنى كسى كه مسئله را از راه اجتهاد نمىداند
و طبق وظيفه دينى بايد از مجتهد تقليد كند نمىتواند به نظر مجتهدى كه زنده نيست
مراجعه كند مگر اينكه در همين مسئله به مجتهد زندهاى تقليد كرده باشد و پس از
مرگ مرجع و مقلد خود به نظر وى باقى بماند اين مسئله يكى از عوامل مهمه زنده و
تروتازه ماندن فقه اسلامى شيعه است كه پيوسته افرادى در راه تحصيل اجتهاد تلاش
كرده به كنجكاوى در مسائل فقهى مىپردازند لكن اهل سنت در اثر اجماعى كه در قرن
پنجم هجرى بر لزوم اتباع مذهب يكى از فقهاى اربعه شان، ابوحنيفه، مالك، شافعى،
احمدبن جنبل، نمودند اجتهاد آزاد را و همچنين تقليدغير يكى از اين چهار فقيه را
جايز نمىدانند و در نتيجه فقه شان در همان سطح تقريبا هزار و دويست سال پيش باقى
مانده است و در اين اواخر جمعى از منفردين از اجماع نامبرده سرپيچيده به اجتهاد
آزاد مىپردازند.
شيعه و علوم نقليه
علوم اسلامى كه مرهون
تدوين علماى اسلام مىباشد به دو بخش عقليه و نقليه منقسم مىشود، علوم نقليه
علومى است كه مسائل آنها به نقل متكى است مانند لغت و حديث و تاريخ و نظاير آنها و
علوم عقليه غير آن است مانند فلسفه و رياضيات.
ترديد نيست كه عامل اصلى
پيدايش علوم نقليه در اسلام همانا قرآن كريم مىباشد
[1] . در اين مسائل به
بحث اجتهاد و تقليد از علم اصول مراجعه شود
نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 87