نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 111
بلكه زائد بر ذاتند و صفت
فعلند.
مراد از صفت فعل اين است
كه پس از تحقق فعل معناى صفت از فعل گرفته شود نه از ذات، مانند آفريدگار، كه پس
از تحقق آفرينش از آفريدهها آفريدگار بودن خداى متعال ماخوذ و مفهوم مىشود و با
خود آفريدهها قائم است نه با ذات مقدس خداى متعال تا ذات با پيدايش صفت از حالى
به حالى تغيير كند.
شيعه، دو صفت اراده و كلام
را به معنايى كه از لفظ آنها فهميده مىشود (اراده بهمعناى خواستن، كلام يعنى كشف
لفظى از معنا) صفت فعل مىدانند[1] و معظم اهل سنت آنها را بهمعناى علم گرفته و صفت ذات مىشمارند.
قضا و قدر
قانون عليت در جهان هستى،
به نحو استثناءناپذير حكمفرما و جارى است. به مقتضاى اين قانون هر يك از پديدههاى
اين جهان در پيدايش خود به عللى (اسباب و شرايط تحقق) بستگى دارد كه با فرض تحقق
همه آنها (كه علت تامه ناميده مىشود) پيدايش آن پديده (معلول مفروض) ضرورى (جبرى)
است و با فرض فقدان همه آنها يا برخى از آنهاپيدايش پديده نامبرده محال است.
با بررسى و كنجكاوى اين
نظريه، دو مطلب زيرين براى ما روشن مىشود:
1. اگر يك پديده (معلول)
را با مجموع علت تامه وهمچنين بااجزاى علت تامهاش بسنجيم نسبت آن به علت تامه
نسبت ضرورت (جبر) خواهد بود و نسبتش
[1] . امام ششم
مىفرمايد: خدا پيوسته در ذات خود عالم بود در حالىكه معلومى نبود و قادر بود در
حالىكه مقدورىنبود راوى گويد: گفتم: و متلكم بود؟ فرمود: كلام حادث است. خدا بود
و متلكم نبود پس از آن كلام را احداث وايجاد كرد. «بحارالانوار، ج 2، ص 147».
و امام هشتم عليه السلام
مىفرمايد: اراده از مردم ضمير است و پس از آن فعل پيدا مىشود و از خدا احداث و
ايجاد اوست و بس زيرا خدا مانند ما تروى وهم (قصد) و تفكر ندارد. «بحارالانوار،
(چاپ كمپانى)، ج 2، ص 144»
نام کتاب : شيعه در اسلام - ط جديد نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 1 صفحه : 111