نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 88
غيرواقعى را يك تناقض مىدانيم؛
پس حمل مفهوم وجود را بر زيد حاكى از واقعيتدار بودن او در خارج مىدانيم؛ اما
مفاهيم ماهوى هيچيك اينگونه نيستند؛ مثلا، در همين مثال اخير، حمل مفهوم انسان بر
زيد را حاكى از واقعيتدار بودن او نمىدانيم بهطورى كه اگر گفتيم: «زيد انسان است
ولى موجود و واقعيتدار نيست»، اين را يك تناقض بدانيم. مفهوم ماهوى هم با
واقعيتدار بودن مصداق سازگار است هم با واقعيت نداشتن آن، در هردو حال بر مصداق
خود صدق مىكند، پس مصداق آن همان حيثيت واقعيت اشيا نيست و به گفته حكما:
«الماهية من حيث هى ليست الّا هى لا واقعىّ و لا غير واقعىّ»[1]. بنابراين، وقتى مفهوم وجود و مفاهيم ماهوى را با واقعيت مقايسه
مىكنيم تا دريابيم كداميك حاكى از حيثيت واقعيتاند و حمل كداميك از آنها بر شىء
با سلب واقعيت سازگار نيست؛ مىبينيم تنها مفهوم وجود اين خاصيت را دارد و لا غير.
پس واقعيت خارج مصداق بالذات مفهوم وجود است و مصداق بالعرض مفهوم ماهوى؛ در نتيجه
مفهوم وجود بالذات حاكى از واقعيت خارج است و مفهوم ماهوى بالعرض و مقصود از اصالت
وجود و اعتباريت ماهيت جز اين نيست:
و اذ كان كلّ شىء انّما
ينال الواقعيّة اذا حمل عليه الوجود و اتّصف به، فالوجود هو الذى يحاذى واقعيّة
الاشياء و امّا الماهيّة، فإذ كانت مع الاتّصاف بالوجود ذات واقعيّة و مع سلبه
باطلة الذات، فهى فى ذاتها غير اصيلة و انّما تتأصّل بعرض الوجود. فقد تحصّل انّ
الوجود اصيل و الماهيّة اعتباريّة، كما قال به المشاؤون، اى انّ الوجود موجود
بذاته و الماهيّة موجودة به.
4: اشكالات اصالت وجود و
جواب آنها
1- 4: اشكال اول و جواب
آن
1- 1- 4: اشكال
گفته شد كه بنابر اصالت
وجود همه اشياى خارجى مصداق حقيقى وجودند؛ وجود است كه بر واقعيت خارج صدق مىكند.
تعبير ديگر اين سخن اين است كه در خارج وجود موجود
[1] - معناى روشن اين
تعبير اين است كه ماهيت نه اقتضا مىكند كه واقعيتدار باشد و نه اقتضا مىكند غير
واقعى باشد، با هردو سازگار است.
نام کتاب : شرح نهاية الحكمة( مصباح) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 88