نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 654
«مدبر»، و غواسق به برازخ
«جسمانيّه» و «ظلمانيّه»، و به وجه ديگر به «جوهر» و «عرض»، و جوهر [خود] به
«مجرّد» و «هيولانى»، و مجرّد به «عقل» و «نفس»، و هيولانى به «صورت» و «ماده»، و
جسم به «أثيرى» و «عنصرى»، و اثيرى به «كوكب» و «فلك»، و فلك به «شامل الارض» و
«تدوير»، و شامل به «موافق المركز» و «خارج المركز»، و متمّم به «حاوى» و «محوى»،
و كوكب به «سعد» و «نحس»، و عنصرى به «حىّ» و «ميّت»، و حيوان به «ذكر» و «انثى»،
و انسان به نفس «مجرّده» و بدن «جرمانى»، و نفس مجرّده به قوّت «عاقله» و قوّت
«عامله»، و جهت به «فوق» و «تحت»، و حركت به «مستدير» و «مستقيم»، و ادراك به
«احساس» و «تعقّل» و احساس به «ظاهرى» و «باطنى»، و تعقّل به «حضورى» و «انطباعى»،
و انطباعى [خود] به «تصوّر» و «تصديق»، و ارقام كتابت به «نقطه» و «حروف»، و حروف
به «زبر» و «بيّنات»، و هر كدام [از آنها] به «رقم» و «عدد»- كه به منزله روح و
جسدند- و عدد به «زوج» و «فرد» و زوج به «زوج الزّوج» و «زوج الفرد»، و فرد به
«فرد اوّل»، و «فرد الفرد»، و على هذا السّبيل. انتهى.
و آنها كه اوّل گفتيم نيز،
مثل «تركيب» از «ماهيّت» و «وجود» و «كليّت» و «هويّت» و «قوّت» و «فعليّت» و غير
ذلك، از موارد نكاح، سارى در جميع ذرارى است كه فرموده، بر السنه حكما و علماى
اسرار جارى است.
و جسد حرفى اين عدد، اثنان
«با» است كه در اوّل بسمله- كه اوّل آيات قرآن حكيم است- و در بدو «برّ» و «باسط»
و «باقى» و نحو اينها، از اسماء شريفه جا دارد، و چنانكه اشارتى رفت، حرف عقل كلّ
است كه رابط حادث است به قديم، و مفتاح فيض است و گفته شده كه: «بالباء ظهر الوجود
و بالنّقطة تميز العابد عن المعبود». و امير المؤمنين على عليه السّلام فرموده كه:
همه آنچه در قرآن مجيد
است، در «فاتحه» است، و همه آنچه در فاتحه است، در «بسمله» است، و همه آنچه در
بسمله است، در «باى» بسمله است، و انا النّقطة تحت الباء.
مسألة: عاملين از اصناف
ثمانيه مستحقين زكات
، كسانىاند كه ساعىاند
در تحصيل زكات و تحصين آن به كتابت و جبايت و حفظ و حساب و قسمت و نحو اينها. و در
اينها، «فقر» شرط نيست كه قسيم فقراء واقع شدهاند در آيه شريفه، ولى
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 654