و در اين، چند طريق است: اوّل طريقه حكماى الهيّين است[2] و در بيان آن، دو مقدّمه تمهيد كنيم كه در بسيارى از مطالب مهمّه،
ضرورند.
مقدّمه اولى: بدان كه «شىء»، به حسب عقل، سه قسم است: «وجود»، و «ماهيّت» و
«عدم». و به عبارت ديگر: «نور»، و «ظلّ»، و «ظلمت». و به فارسى، آن سه قسم؛ «بود»،
و «نمود»، و «نابود» است. و هر ممكن، زوج تركيبى است،[3] ماهيّتى دارد كه چيزى است كه ابا از «وجود» و «عدم»، هيچ يك ندارد و
وجودى دارد كه ابا دارد ذات آن وجود از «عدم»، و به عبارت ديگر: از جهت نورانيّت و
جهت ظلمانيّت.[4] و بدان كه: از «ماهيّت»، به عبارات
مختلفه تعبير كردهاند، مثل «مائيّت»، چون در جواب «ما هو» مقول مىشود، و مثل
«خصوصيّت» و مثل «كلّى طبيعى».[5]
[1] - امّا المسألةالاولى، فالمقصود منها اثبات موجود هو واجب الوجود لذاته، لا يمكن ان يكون وجودهمن غيره بل كلّ موجود فهو فائض عن وجوده بوسط او بغير وسط. «شرح بيست و پنج مقدّمهدر اثبات بارى تعالى»، به اهتمام مهدى محقق/ 4.
[2] - بنگريد به: «توحيدخدا در مكتب قرآن و مشرب حكمت و عرفان»، محسن شفائى/ 117 به بعد.
[3] - كل ممكن زوجتركيبى، «قواعد كلى فلسفى در فلسفه اسلامى»، ج 2/ 470- 482.
[4] - اعلم انّ المعلوم،امّا واجب لذاته او ممتنع لذاته او ممكن لذاته ... «شرح بيست و پنج مقدمه در اثباتبارى تعالى»/ ص 18.
[5] - حاج ملا هادىسبزوارى، ماهيّت را عبارت مىداند از: چيزى كه در جواب «ما هو» گفته مىشود. يابه
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 63