نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 575
و نيز، آن متقرّب به حق كه
فعلش در فعل حق محو گردد، به «سدرة المنتهى» كه درختى است در سماء سابعه يا در
اقصاى جنّت، رسيده به حسب باطن، و «سدرة المنتهى»، در تأويل برزخيّه كبرى است كه
نهايت مراتب اسمائيّه است، و اغصان و فروعى دارد، به حسب نهايات سير كمّل و علوم و
اعمالشان. [ابن فار] ض [گويد:]
اخال حضيضى الصحو، السّكر معرجى
اليها و محوى منتهى قاب سدرتى
[1] و نيز تفؤل است، سه غسل به نيل خمور جنّت شراب طهور صرفش كه فرموده
حق تعالى: «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً».[2] و شراب ممزوجش، از زنجبيلىاش و
كافورىاش كه زنجبيلىاش، اشارت است به حرارت عشق حقيقى به حق، و كافورىاش به
برودت ايقان «عين اليقين» ى به حق، و صرفش، اشارت است به «حق اليقين» و فناى محض با
وجود خود، در وجود ذات حق و نعم ما قال [جناب ابن فار] ض:
واجب از كفن، سه قطعه است:
«مأزر» كه به فارسى «لنگ» گويند كه از ناف تا به زانو باشد و «قميص»- كه پيرهن است-
از شانه تا نصف ساق است، و «لفافه» كه سرتاسرى نامند و «ازار» و «شامل» گويند نيز،
به قدرى است كه [ميّت] در آن پيچيده شود، و دو طرف آن بسته شود.
و اگر سه قطعه ميسّر نشود،
اكتفا به مقدور شود، بلكه اگر مقدور نشود، مگر ساتر عورتى، [به همان] اكتفا شود.
و جنسش، از چيزى است كه براى مرد، صحيح الصّلاة در آن است. و واجب است حنوط نمودن
او، بعد از غسل، و آن مسح نمودن مساجد سبعه اوست به كافور.
سرّ: اين لبس و كسوت را، صورت و حكايتى بدان از معنيى كه بايد شعار روح
[1] - «ديوان ابن الفارض»/84. ادامه شعر چنين است: فلمّا جلوت الغين عنّى اجتليتنى/ مفيقا منى العين بالعينقرّت. 85.
[2] - دهر/ 21.
[3] - «ديوان ابنالفارض»/ 168.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 575