نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 565
نتيجه آن انسان،] متضرّر
شود، خوب نيست، لقوله تعالى: «وَ لا تَجْعَلْ
يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ، فَتَقْعُدَ
مَلُوماً مَحْسُوراً»[1]
و «عدالت»، خلق توسّط است- كه گذشت-
مسألة: و امّا غسل، پس
موجبات آن شش است
؛ «جنابت»، و «حيض»، و
«نفاس»، و «استحاضه»- كثيره و متوسطه- و «مس ميّت»، و «موت». و در غسل نيز، اول
نيّت [شرط] است و بعد، شستن سر، و بعد شستن طرف راست، و بعد [طرف] چپ. و اينجا،
«موالات» شرط نيست، ولى «ترتيب» شرط است، مگر در غسل ارتماسى.
سرّ: غسل ترتيبى، «سلوك» را ماند و ارتماسى، «جذبه» را كه: «جذبة من
جذبات الحق توازى عمل الثّقلين».[2] و جميع بشره، در غسل شسته مىشود، زيرا كه «منى»، از جميع بدن نازل
مىشود، بنابر قول بقراط- كه گذشت- و التذاذ و داثر زايل، از براى جميع حاصل شده،
پس به پاداش اين، بايد جميع را شست. و گذشت كه محمد بن زكريّا، لذّات جسمانيّه را
«رفع الالم» مىدانست، و در نزد وقاع، بدون انزال قوّت قريبه، نازل منزله فعل
مىشود.
و ديگر آنكه: شستن كلّ بشره، رفع عفونت كند كه طبيعت، دفع فضول كرده به تبخير و
تعريق. و امّا احداث زنان كه موجبات غسلاند، علّت [اش] آن است كه:
ترك عبادت، به طول
انجاميده و ايّام غفلت، به درازا كشيده و ازدياد «كمّى»، چون ازدياد «كيفى» است.
پس، بايد طهارتشان به «غسل» باشد، مثل وسخ ارسخ، و دنس اكثف كه تغسيلى انظف
خواهد.
ديگر آنكه: در مواقعه، اگر غسل نبودى- اصالة- و در اسباب ديگر براى جنابت-
استطرادا- هرآينه، ارباب شهوات، بيشتر مباشرت كردندى، زياد بر آنچه براى زرع به
كار است، و مضرّ است در اغلب، و استفراغ منى، اغلب آن است كه اضرّ استفراغات و
مضعّفتر است. و از كلمات شيخ رئيس است كه: «و المنىّ عمرك ان