نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 548
وجودشان «اسم» باشد كه:
«الاسم ما أنبأ عن المسمّى»، و «ذكر» باشد كه: «يذكّركم اللّه رؤيته».[1]
حقيقت محمديّه فرمود: «من
رآنى، فقد رأى اللّه». حقيقت علويّه [نيز] فرمود:
«معرفتى بالنّورانيّة
معرفة اللّه»، و حق تعالى در كلام مجيدش تصديق فرمود، اين قول نبى ختمى صلّى اللّه
عليه و آله را با قولش: «انّ الذين يبايعونك تحت الشّجرة انّما يبايعون اللّه»[2] و ائمه عليه السّلام فرمودهاند: «نحن
الاسماء الحسنى»، و حق تعالى، در حقّ عيسى عليه السّلام فرموده: «بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ»[3] كه ضمير به «حق» عايد است.
- دوم از مطهّرات
«آفتاب» است:
سرّ مطهريتش آن است كه
رقيقه و صورت نور شمس حقيقت است. مصرع: اى آفتاب، آينه دار جمال تو! و نور شمس،
حقيقت «وجود منبسط» است كه اشراق حقيقى و مطهّر ماهيّات است، از الواث اعدام و
امكانات[4] و از اسماء حق است: «الزّكى» و
«الطّاهر» و «المطهّر». و اين شمس صورى، مثل اعلاى حق است در آسمانها: «وَ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلى فِي السَّماواتِ»[5]، چنانكه انسان، مثل اعلاى حق است،
مطلقا. و نيز معدّ حيات است، در مركّبات، و «حيات» مطهّر حقيقى است كه چون مفارقت
كند از حيواناتى كه نفس سائله دارند، «نجس» مىشوند.
و گفتيم كه: «انسان»، مثل اعلاى مطلق است. چه، انسان كامل محمّدى
«جامع الجوامع» است كه فرمود: «اوتيت جوامع الكلم»[6]، و جميع، أسماء حسنى و صفات و تربيت خليفة الخليفه محمّديّه است. بيت
آنكه اوّل شد پديد، از جيب غيب
بود نور پاك او، بىهيچ ريب
تا آخر آنچه سابق گذشت:
«الحمد للّه الّذى خلق كامل الانسان، و خلق من فضالة طينته
[1] - «بحار الانوار»، ج70/ 322 و 77 و 149 و ج 14/ 331.
[2] - تركيبى است از آيه10 و آيه 18 سوره فتح.
[3] - آل عمران/ 40.
[4] - جمع امكانها.
[5] - روم/ 26.
[6] - اعطيت جوامعالكلم، «بحار الانوار»، ج 83/ 276 و ج 73/ 274.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 548