نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 416
اخرويّت، و اينها كه
مىگوئيم و محقّقين نيز فرمودهاند، همه مقتضاى «برهان» است، نه «خطابه» و
«قياسات» ديگر.
و بايد در حقّ محقّقين،
«شكر اللّه مساعيهم» بگوئى! وقتى قدر مى [توانى] دانى كه بسنجى اين تحقيقات را،
با عقيده بعضى متفلسفين كه همه موعودات را «روحانى» مىدانند و اصلا به صور جزئيّه
و لذايذ و آلام جزئيّه قائل نيستند، و همان روح مجرّد را باقى دانند، و لذايذ، چون
«معقولات» و آلام چون «حسرات» و بعد از مجرّدات قائلاند! و اين عقيده بسيار فاسد
است. چه، ملايمات را حصر در عقل و معقول كردن، [امرى] نامعقول است، و ناملايم را
در هموم و غايات همه يكسان نيست؛ از بعضى صورى و از بعضى معنوى است: «فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ».[1]
پس، به زعم اين جاهل، اكثر
خلق بايد «باطل» شوند، يا «عاطل»، زيرا كه غايات معقوله را طالب نبودهاند و
نرسيدهاند و آنچه را طالب بودهاند، اين جاهل «ممتنع» مىداند! و حق تعالى، [خود]
ابطال فرموده، اين عقيده را كه: «ما هِيَ إِلَّا
حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما يُهْلِكُنا إِلَّا الدَّهْرُ».[2] بلكه، غير محقّقين از اينها- كه
اقوالشان بيايد- در تصحيح جسمانى، همه استفراغ وسع و بذل جهد مىكنند كه آنچه در
كتاب و سنّت آمده، بفهمند با جمع اوضاع عقل و برهان.
و آنان كه مىگويند كه:
«معاد جسمانى، عقلى نيست» نه چنين است، چنانكه رسيدى- ان شاء اللّه- عقل است كه
گويد: «للموجودات الامكانيّة، حتّى للطّبائع غايات» و غايت موجود عقلانى، بايد
عقلانى باشد، و از جسمانى، از حيثيّت جسمانيّت و از جامع واسع.
فصل در نقل اقوالى است،
در معاد جسمانى:
يكى قولى است كه به شيخ
رئيس و فارابى منسوب است كه: اجرامى فلكيّه موضوع
تخيّل نفوس متوسّطين، و جرم دخانى، موضوع تخيّل نفوس ناقصين باشد. يعنى: كره دهم،
باشد تحت فلك «قمر» و فوق كره «نار». پس گويند كه: اين نفوس، چون مفارقت كنند و
بدنى هستند، و
[1] - زخرف/ 71.
[2] - جاثيه/ 23. درآنجا «ما هى» آمده است.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 416