responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 398

عالم باللّه هيچ يك نمى‌شود،- گوئيم: اينجا از قبيل علم فانى است، به مفنى فيه- كما مرّ- پس، با اين تعميم، تكثير، اصناف زياد مى‌شود، ولى آنكه از مقرّبين شمرده مى‌شود، كامل در هر دو است و كامل در علم تنها، ليكن «علم باللّه» و صفاته، نه عالم به «أمر الله» تنها، مگر اينكه وسيله شود علمش به علم بالله. پس، كمال در علم تنها نيز، مى‌كشاند صاحبش را به عالم نور، زيرا كه: «المعرفة بذر المشاهدة». بلى، مقرّبين مراتب دارند و فضيلت دارند، بعضى بر بعض، چون «اصحاب يمين» كه كاملين در علم‌اند، دون علم و متوسّطين در هر دو.

پس، اقلّ آنچه معتبر است در روحانى، آن است كه: عقل بالقوّه، عقل بالفعل شود و بعد مراتبى است، آنكه عقل «مستفاد» شود و بعد آنكه عقل «فعّال» شود و بعد از اين مراتب، «فنا بالله و بقاء باللّه» است.

فصل: بدان كه اتّحاد نفس را در استكمال به عقل فعّال، بسيارى از مشّائين قائل‌اند

و تعقّل را به اتّحاد با او دانند. و شيخ رئيس تعقّل را، به اتّصال با او داند و اتّحاد را انكار كرده است، با اين [استدلال‌] كه: اگر اتّحاد به كلّ اوست، بايد بداند نفس ناطقه، كلّ آن چيزهائى را كه عقل فعّال مى‌داند و اگر به بعض اوست، تجزّى «عقل فعّال» لازم آيد. ديگر آنكه: بايد بداند اين عاقل، آنچه را عاقل ديگر مى‌داند!

جواب آن است كه: عقل فعّال را، وجودى است «نفسى» و وجودى «رابطى»، و عواقل ما، به وجود رابطى او، متّحد مى‌شوند، نه به وجود نفسى او، چنان كه در حقّ حقيقى اهل شهود گويند: هر موجودى شهود حق كند، ولى به قدر ظرفيّتش و به حسب شهود وجود خودش؛ اگر «عقل جزئى» است، به قدر قصعه‌اش و اگر «عقل كلّى» است، آن هم به قدر سعه‌اش: «و هو على ما هو هو، لا يعلمه الّا هو، و العارفون المتألّهون يشاهدونه و لكن لا بالكنه». بابا افضل نيكو فرموده:

چندان برو اين ره كه دوئى برخيزد

 

گردى است دوئى، ز رهروى برخيزد

تو او نشوى، ولى اگر جهد كنى‌

 

جائى برسى، كز تو «توئى» برخيزد

 

تجلّى جمال و جلال، در خور استعداد متجلّى عليه است: «فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ

نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 398
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست