و شيخ رئيس را- كه مروّج
حكمت مشّائيه است- قصيده عينيّه است، در اين باب، چون لفظا و معنا تماميّتى دارد،
مانند خودش كه در ميانه مشّائين اسلام تماميّتى دارد و به همه فنون حكمت آراسته
است[2]، چنانكه از مادّه تاريخش نيز مفهوم
مىشود:
حجّة الحقّ ابو على سينا
در «شجع» آمد، از عدم به وجود
در «شصا» كسب كرد، كلّ علوم
در «تكز» كرد، اين جهان بدرود
لهذا، آن را نقل كنيم و
مجملا شرح دهيم:
[1.]
هبطت اليك من المحلّ الارفع
ورقاء ذات تعزّز و تمنع
[ترجمه بيت: از جايگاهى
بلند و بس رفيع، به سوى تو فرود آمد، كبوترى نيرومند و خويشتندار، كنايه از فرود
روح انسان، به عالم طبيعت، از اوجههاى تجرّدستان.]
«ورقاء» در زبان اهل
معنى، كبوتر نفس ناطقه است، سيّما نفس كليّه الهيّه و هبوط آن، فيضان آن است، از
محلّ ارفعى كه «عقل كل» باشد. و فيضان آن، [از آن رو] است كه «اثر» از «مبدأ اثر»
بيايد و چيزى از آن نكاهد و در اياب و رجوع به غايت، چيزى بر كمال آن نيفزايد،
چنانكه در فيضان «عكس» از «عاكس» و «ظلّ» از «ذى ظلّ» است. و «غايات»، بداياتاند
و «عزّت»، قوّت و قدرت است، كقول اللّه تعالى:
«فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ».[3]
و «تعزّز»، اشارت است به
عقل عملى كه مظهر قدرت است، و «تمنع»، از «منع مناعة»- به ضمّ عين الفعل- است، به
معنى مجد و بزرگوارى، اشارت است به
[1] - قصيده عينيّه ابنسينا در مصادر مهم، از جمله «وفيات الاعيان» ابن خلّكان آمده است. بنگريد به:«وفيات الاعيان»، طبع اولى 1367 قمرى، حقّقه و علّق عليه: محمد محى الدين عبدالحميد، مكتبة النهضة المصرية، ج 1/ 422 و 423.
[2] - ن. ك به: «تاريخفلسفه اسلامى» ج 1/ 399- 432، «مطالعات تطبيقى در فلسفه اسلامى» سعيد شيخ، چاپ اول1367، انتشارات خوارزمى/ 130- 157 و «دايرة المعارف بزرگ اسلامى»، ج 4، چاپ اول1370/ 1- 49.
[3] - يس/ 13.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 358