responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 293

منعكس شود به سوى چيزهائى كه مقابل آن صيقلى باشد، پس، ببينيد آنها را با انعكاس، ولى چون معتاد است به ديدن اشياء به استقامت، توهّم كند كه با استقامت ديده. پس، صورت خود را ببيند كه گويا در آن منطبع است. پس، اگر خطوط منعكسه «قصير» است، صورت را «قريب» به سطح آن صيقلى پندارد و اگر «طويل» است، «بعيد». و چنين پندارد كه صورت، فرو رفته در گودى آن.

و قائل به «انشاء در ادراك» گويد:

نفس انشاء كند، صور صيقليّات را به اعداد دو مرآت: يكى آن صيقلى، و ديگرى مرآت جليديّه، چنانكه در ابصار اشياء در غير مرائى انشا مى‌كرد، به اعداد يك مرآت كه جليديّه باشد.

و شيخ اشراقى‌، صور مرآتيّه را، از موجودات عالم مثال داند كه مرائى به سبب صفا و صيقليّت مجلاى صور مثاليّه شوند. مصرع: كرده‌اند اين تله در خاك كه عنقا گيرند.

و بر طريقه شيخ متألّه و طريقه صدر المتألّهين- قدّس سرّهما العزيز- آينه مظهر است، نه محلّ، و وارد نمى‌آيد آنچه بر انطباعى وارد آيد، از انطباع عظيم در صغير و به تكذيب قضيّه بديهيّه حسيّه اين را. چه، اگر انطباع باشد، بايد صورت در موضع مخصوصى باشد و به انتقال منتقلين از رائيين منتقل نشود و تالى، باطل است.

فصل در كيفيّت دو بينى احول، يك چيز را:

اصحاب انطباع گويند كه: انطباع صورت در جليديتين كفايت نكند در ابصار، بلكه بايد متأدّى شود به سوى ملتقى العصبتين كه روح باصره در آنجاست و در آنجا يك صورت مرتسم شود، لهذا، شى‌ء يكى ديده مى‌شود و هرگاه صورت در نزد ملتقى دو تا باشد، به سبب التّوائى در عصبتين، يا حركتى و تموّجى در روح باصره، «يكى»، «دوتا» ديده شود.

و امّا اصحاب شعاع گويند كه: دو مخروطى كه از دو عين برون آيد، متلاقى‌اند به حيثيّتى كه دو طرف دو سهم- كه آن را خط الشّعاع گويند- در مبصر با نقطه متّحد شوند و قوّت شعاع و سلطنت آن، در سهم است. پس، اگر دو طرف سهمين بر يك موضع واقع نشوند، يك چيز، دو تا ديده شود.

نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 293
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست