نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 250
و همچنين، هر يكى را شهودى
است مر «نور الانوار» را و انوار قاهره ديگر را، چون شهود قلوب ارباب صفا كه يك دل
و يك قبله و يك عقيدهاند يكديگر را، و «شهود» چيزى است، غير «اشراق»، چنانكه
اشراق شمس ظاهر بر «عين»، غير مشاهده «عين» است شمس را. پس، از اين جهات نوريّه
متكاثره، عقول عرضيه از عقول طوليّه فايض شدند.
و اين عقول عرضيّه، به عدد
انواع افلاك و كواكباند كه بيشترند از قطرات بحار و حصيّات اقطار و به عدد انواع
عالم عنصرى نيز عقولاند كه گويند حكما كه:
هزار و چهارصد نوع
«حيوانى» دارد، هشت صد نوع «بحرى»، و شش صد نوع «برّى» است، و رأى انواع نباتيّه و
جماديّه.
و شيخ اشراقى، در مقام اعتراض بر مشّائين گويد كه: اگر از نور اقرب حاصل شود جسمى
و نور مجرّدى- چنانكه مشائين گفتهاند- و از آن نور مجرّد، نور مجرّد ديگر و جسم
ديگر، تا حاصل شود افلاك و عالم عنصرى، و تو مىدانى كه سلسله انوار مترتّبه
طوليّه واجب النّهايه است، چه ترتّب و اجتماع دارند و مىدانى كه در هر يك از
اثريّات، كوكبى است و در كره ثوابت، از كواكب آن قدر است كه بشر را، احصاى آن ممكن
نيست. پس، جهاتى بايد، غير محصور در نزد ما.
پس، كره ثوابت، حاصل
نمىشود از انوار اقرب به مبدأ، زيرا كه جهات وافيه به آن، «كثرت» نيست، سيّما كه
سه جهت بيش نگفتند و نه از انوار ابعد، چه كره ثوابت اكثر كوكبا و اكبر حجما باشد
و نتواند مجعول انوار اباعد شود. اين است مضمون كلام شيخ در «حكمة الاشراق»، و
ادلّه سمعيّه نيز، بر وجود عقل بسيار است، مثل:
«اوّل ما خلق اللّه
العقل»[1] و در اين كتاب نيز مذكور است؛ كن
فاحصا متفتّشا.
فصل در بعض احكام
موجودات مخترعه است كه «افلاك» و «فلكيّات» اند:
گذشت كه حركات اينها،
نفسانيّه است. بعضى از حكما بر آنند كه: «نفس منطبعه» دارند و بس كه به جاى «حسّ
مشترك» و خيال ما باشد.
[1] - «بحار الانوار»، ج1/ 97 و 102 و 105، و ج 57/ 309.أسرار الحكم 251 فصل در بعض احكام موجودات مخترعه است كه«افلاك» و«فلكيات» اند: ..... ص : 250
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 250