نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 218
هو» و موصول به قوابل در
مقام ذاتشان نبيند، هرآينه به توحيد رسد. و معين و قائد است به توحيد، [اين]
قاعده حكيمانه كه: «صرف الوجود الّذى لا أتمّ منه كلّما فرضت ثانيا له فهو لا
غيره، اذ لا ميز فى صرف كلّ شىء».
و هويداست پيش اهل توحيد
كه: استقامت و تمكين و خلوص از تلوين، كارى لست بسيار دشوار و به حول و قوّت او
بايد رفت و اينكه گفته: «و قصور قدرة العلماء، حاشاهم عن ذلك» همه قصور ديگران
است، مگر خود گنگى داشته باشد، چنانكه قائلى گويد:
تمييز ذوقى و تحقيق
شرقى، در فرق ميان «كلام» و «كتاب»:
بعض محقّقين از اهل ذوق و
عيان و كشف و برهان گفتهاند كه: كلام الله، غير كتاب الله است، زيرا كه «كلام»
بسيط است و «كتاب» مركّب. و كلام، از عالم «امر» است و كتاب از عالم «خلق»، و كلام
خدا «دفعى» است و قارّ و كتاب «تدريجى»، و عالم امر خالى است از تضاد و تكثّر: «وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَةٌ».[2] و عالم خلق، مشتمل است بر تضادّ و
تكثّر: «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ».[3]
خلاصه آن است كه: «كلام»،
اقرب است به متكلّم از «كتاب»، و لهذا، كلام بستگى زياد به متكلّم دارد كه اگر
ناطق است، «هست» و اگر ساكت شود، «وجود» ندارد، به خلاف كتاب و عقول، چون قرب به
حق دارند و از صقع ربوبيّتاند و باقى به بقاى او، كلاماند. و امّا عالم خلق، چون
وجود در مادّه دارند و تجدّد و تمدّد دارند، از ناحيه قوابلاند و مباينت و
سوائيت، بر آنها غالب است، كتاباند. و صدر المتألّهين بعد از نقل اين فرق، فرموده
است كه:
هر تكلّمى، كتاب است و هر
كلامى، كتاب و بالعكس، و فرق بالاعتبار است و
[1] - شعر از شمس تبريزىاست. مىگويند: شمس، تنها يك بيت شعر سروده است و آن، همين بيت است. «جاودان انديشه»/ 11.
[2] - قمر/ 50.
[3] - انعام/ 59.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 218