نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 17
دو نظام شناخت؛ شرق و
غرب
هدف تفكّر علمى، اين است
كه وجوه هر چه بيشتر واقعيّت را، تحت فرمولهاى خود درآورد. علم، در همان حال كه
به سوى اين هدف پيش مىرود، وجهى از تاريخ بشر مىشود. بنابراين، طبيعى است كه
مردم، همان پرسشهايى را كه از «تاريخ»- به طور اعمّ- مىكنند، از «علم» نيز
بپرسند: «حقيقتا چقدر مىدانيم؟» و «معناى تمام اين چيزها چيست؟»
وقتى تفكّر به درون معطوف
مىگردد، پژوهش در «فلسفه» و روش علوم متولّد مىشود. كمال مطلوب اين است كه اين
مطالعات، جزء جدا نشدنى علم مورد بحث باشد.
هدف اين مطالعات، بايد
روشن كردن پايههاى تفكّر علمى، تشريح شيوه دستيابى به حقيقت، و روشن ساختن
اعتقادها و پيشفرضهائى باشد كه دانشمندان در مقام دانشمند، در باطن، به آنها
معتقدند، ولى وقتى افكارشان به برون و به سوى واقعيّت معطوف مىشود، اجبارى به
تصريح آنها احساس نمىكنند. بررسى روش شناختى براى «علم»، به منزله خودشناسى براى
«انسان» است. ولى همانطور كه براى بشر، انجام دادن هر كارى، آسانتر از درك علّت
انجام دادن است، دانشمندان نيز به كشف قضاياى جهان مادّى و اجتماعى راغبترند، تا
توافق بر روى «چرا» ها و «چگونه» هاى عميقتر علمشان.
شمار متفكّران برجستهاى
كه نااميدانه تسليم اين امر شدهاند، و تأكيد مىكنند كه:
«علم، همان كارى است كه
علم انجام مىدهد» كم نيست. اينان، به طور مسلّم، گفته خود را جدّى نمىگيرند،
وگرنه دچار «تناقض» مىشوند ...[1]
[1] - «فلسفه و اقتصاد»،چاپ اوّل 1375، ترجمه مرتضى نصرت، حسين راغفر، شركت انتشارات علمى و
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 17