responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 152

چيست اندر نهر، كاندر بحر نيست؟

 

چيست اندر كوچه، كاندر شهر نيست؟

 

[1]

فصل در بيان قول معتزله:

كه رفته‌اند به ثبوت معدومات و بعضى مردم كه ربطى چندان به علوم حقيقيّه ندارند، استيحاش دارند از استماع ثبوت معدوم و گويند: معدوم و ثابت؟! اين چه قولى است و چه تناقضى است؟ بايد به اين [اشخاص‌] كم ربط [با علوم عقلى‌] گفت كه «معدوم» دو قسم دارد:

يكى‌ منفى محض، يعنى: مرفوع الشّيئتين كه نه شيئيّت «وجود» داشته باشد، و نه شيئيّت «ماهيّت». و اين را نگويند: ثابت است، كه محال است و دوّم‌ مرفوع شيئيّة الوجود و بس! و اين را گويند ثابت است و متقرّر، چه اصطلاحى دارند كه [طىّ‌] آن، شيئيّت ماهيّتى را [موصوف به‌] «ثبوت» و «تقرّر» گويند، تا امتيازى باشد ميان تقرّر وجودى و تقرّر ماهيّتى.

مثنوى‌

هر كسى را اصطلاحى داده‌ايم‌

 

هر كسى را سيرتى بنهاده‌ايم‌

 

[2] پس گويند: ممكن به اتفاق جميع اهل عقل، زوج تركيبى است‌ [3]، وجودى دارد و ماهيتى و هر يك چيزى است و چون دو چيزند، انفكاك هر يكى از ديگرى، جايز است. پس، جايز است كه ماهيّات ازليّه باشند و علم ازلى حق باشند و وجود آنها، در ما لا يزال حادث باشد و معلوم.

و چون ديگران بر ايشان تعدّد قدما لازم آرند، جواب دهند كه: «لا موجود قديم سوى اللّه». و دليلى دلالت نكرده كه: «لا ثابت قديم سوى اللّه». و اينها «ثابت» اند، نه «موجود»، بلكه علم خداست كه «قديم» است و خطاب مشافهه به معدوم را نيز با همين ثبوت ماهيّات قبل از وجودشان تصحيح مى‌كنند و اين مسئله‌اى است از [علم‌] اصول فقه.


[1] - «مثنوى»، دفتر 4/29- رمضانى- ج 2/ 326- نيكلسون- و ج 9/ 568- جعفرى-
[2] - «مثنوى»، دفتر 2/106- رمضانى- ج 1/ 342- نيكلسون- و ج 4/ 327- جعفرى-
[3] - «قواعد كلّى فلسفىدر فلسفه اسلامى»، ج 2/ 470- 482.
نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى    جلد : 1  صفحه : 152
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست