نام کتاب : أسرار الحكم نویسنده : محقق سبزوارى جلد : 1 صفحه : 14
به «عرفان شيعى» است، و از
سوئى ديگر نيز، افادت شيخ رئيس را به مقامات العارفين «الاشارات» عارف، «هش و بش»
است و خندان و فرحان:
«العارف هشّ بشّ بسّام
... و كيف لا يهشّ و هو فرحان بالحق و بكل شيء فانّه يرى فيه الحق ...»[1]
و هم از سوئى ديگر، در مثل
مناقشه نيست، قصهاى حكايت مىكنم، بدين بيان كه: مرحوم مهدى بامداد، به جائى از
«شرح حال رجال ايران» كه با خاطر فاتر نمىدارم، بياورده است كه:
به روزگار مشروطيّت، گاهى
از ميرزا سيد ابو طالب زنجانى، استفسار كرده بودهاند كه: آيا سيّد جواد ظهير
الاسلام، در جرگه طلاب است و يا اعيان؟ و او به جواب اندر گفته بوده است كه: سيّد
جواد، اگر درس بخواند، در جرگه طلاب است.
و به استطراد آن، مىگويم
كه: الفتى الفاضل، كريم فيضى تبريزى- زاده اللّه توفيقا- اگر جنبه ادبى كلام خود
تقويت كند، خدماتى نمايان، به فرهنگ ايران معمول خواهد گردانيد، از آن روى كه-
بحمد الله و منّه- قوّه نفسانيّه علمى و ادبى او، سرشار است و بسى سزاوار است كه
هر چه بيشتر و پيشتر، تمامت آن قوّه به فعل اندر آورد و بدين راه، اولا: از خدمت
استاد، و ثانيا: از انس با متون ادب قديم پارسى، به هيچ روى دريغ نگويد و روى
برنگرداند.
و برتر از آن و اين، چشم
به لطف حق دارد و از همّت نيكان و پاكان استمداد كند، انّه خير معين و انّهم نعم
الموالى: «و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمين».
و كتب اللاشيء: سها- عفى
عنه- بعصيرة دوشنبه 30 شهريور/ 1383 بطهران صينت عن الحدثان.