responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 93

نُفُور: (بر وزن عقول) بمعنى دورى است‌ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ ملك: 21. بلكه در طغيان و دورى از حق اصرار ورزيدند و اگر با «الى» آيد بمعنى رفتن و خروج باشد چنانكه در اقرب الموارد هست.

اسْتِنْفَار: رم دادن و رم كردن و طلب خروج و حركت است‌ كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ. فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ مدثر: 50 و 51. گوئى آنها الاغهاى رم كرده‌اند كه از شير گريخته.

نَفَر: (بر وزن فرس) گروه. دسته.

وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ‌ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ‌ احقاف: 29. آنگاه كه گروهى از جنّ را بسوى تو برگردانديم كه قرآن را استماع ميكردند. قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ‌ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً جنّ: 1. در قاموس گفته نفر عبارت است از همه مردم و نيز گروهى از مردان كه از ده نفر كم باشد.

در كشاف ذيل آيه 47. سوره نمل گفته: فرق بين رهط و نفر آنست كه نفر از سه است تا نه و رهط از سه است تا ده يا از هفت تا ده و در اقرب الموارد گويد: گروهى است از سه تا ده و بقولى از سه تا هفت نفر از مردان و اگر بيشتر از ده باشد نفر گفته نميشود.

أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالًا وَ أَعَزُّ نَفَراً كهف: 34. مراد از نفر در آيه عشيره است طبرسى فرموده عشيره نفر خوانده شده كه با انسان در حوائج او سعى و حركت ميكنند.

نَفِير: مثل نفر است بمعنى جماعتى از مردان در مجمع فرموده: نفير عددى از مردان است زجّاج گفته:

ممكن است جمع نفر باشد، نفير و نفر انسان، عشيره او است كه ياريش كرده و با او كوچ كنند وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً اسراء:

6. يارى ميدهيم شما را با اموال و فرزندان و عشيره و يارانتان را زياد ميگردانيم.

نفس: تنفّس عبارت است از گسترش و توسعه يافتن‌ وَ اللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ. وَ الصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ‌ تكوير:

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 93
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست