در نعمت دين دانسته و منافاتى ميان عموم آيه و روايات نميداند.
جمع نعمت در قرآن مجيد نعم (بر وزن عنب) و انعم (بفتح اول و سكون دوم
و ضمّ سوم) آمده است مثلوَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْنِعَمَهُظاهِرَةً وَ باطِنَةًلقمان: 20. نعمتهاى ظاهرى و باطنى
خويش را بر شما فراوان كرد. و نحوفَكَفَرَتْبِأَنْعُمِاللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِنحل: 112.
أَنْعَام:انعام جمع نعم (بر وزن فرس) گفتهاند عبارت است از گاو، گوسفند و شتر
(انعام ثلثه) در «بهم» گفتهايم كه ميشود آنرا از آيات
قرآن استفاده كرد گفتهاند: شتر را بتنهائى نعم گويند ولى گاو و گوسفند را، نه.
وَ إِنَّ لَكُمْ فِيالْأَنْعامِلَعِبْرَةًنحل:
66. براى
تمام سخن رجوع كنيد به «بهم».
نعم (بر وزن فرس) گاهى بر انعام ثلثه اطلاق ميشود چنانكه در مجمع و
جوامع الجامع فرموده در اينصورت نعم جمع است كه مفرد ندارد چنانكه در مصباح گفته و
در اقرب از آن نقل كرده استوَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ
مِنَالنَّعَمِمائده: 95.
يعنى هر كه صيدى را عمدا بكشد بر او است كفّارهاى از گاو و گوسفند و
شتر، مانند آن حيوانى كه كشته است.
مثلا اگر شتر مرغ صيد كرده بايد شترى كفّاره بدهد كه در بزرگى مثل آن
باشد.
نغض:حركت
كردن و حركت دادن. گويند:نَغَضَالشّىء: تحرّك و اضطرب و نيز گويند:نَغَضَالشىء: در نهايه از ابن زبير نقل
شده:
إِنَّ الْكَعْبَةَ لَمَّا احْتَرَقَتْنَغَضَتْ.
كعبه چون از آتش بنى اميّه سوخت حركت كرد.
فَسَيُنْغِضُونَإِلَيْكَ رُؤُسَهُمْ وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَنْ
يَكُونَ قَرِيباًاسراء: 51. طبرسى فرموده: نغض حركت دادن سر است با بالا و پائين بردن
يعنى حتما سرشان را بسوى تو تكان داده و خواهند گفت قيامت كى