responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 85

است و نعمت را بجهت خوب و دلچسب بودن نعمت گفته‌اند لذا در اقرب از كليّات ابو البقا نقل شده: آن در اصل حالتى است كه انسان از آن لذّت ببرد و در مفردات گفته: «النِّعْمَةُ الحالة الحسنة». در مجمع ذيل‌ صِراطَ الَّذِينَ‌ أَنْعَمْتَ‌ عَلَيْهِمْ‌ فاتحه: 7. فرموده اصل آن مبالغه و زيادت است گويند «دققت الدواء فانعمت دقه» دوا را كوبيدم و زياد كوبيدم.

وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ‌ بقره:

231. اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ‌ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ‌ بقره: 40.

نَعْمَة: (بفتح- ن) بمعنى تنعم است. در قاموس گويد: تنعّم بمعنى ترفّه و وسعت عيش و اسم آن نعمة بفتح نون است. راغب ميگويد:

«النَّعْمَةُ: التنعّم» كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ. وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ. وَ نَعْمَةٍ كانُوا فِيها فاكِهِينَ‌ دخان:

25- 27. چقدر از دست دادند از باغات، چشمه‌ها، كشتها، مقام دلپسند و وسعت عيشيكه در آن متمتّع بودند. وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي‌ النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلًا مزمل: 11. بگذار مرا با تكذيب كنندگانيكه صاحبان تنعّم‌اند و اندكى مهلتشان بده.

إِنْعَام‌: (از باب افعال) بمعنى نعمت دادن ميباشد وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي‌ أَنْعَمَ‌ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ‌ احزاب: 37. آنگاه بشخصيكه خدا باو نعمت داده و تو هم باو نعمت داده بودى ميگفتى: زنت را براى خودت نگاهدار و از خدا بترس راغب گويد: اطلاق انعام در صورتى است كه نعمت داده شده از جنس انسان باشد زيرا در حيوان نميگويند:

«أنعم على فرسه».

تَنْعِيم‌: نعمت دادن و مرفّه كردن.

فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ‌ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ‌ فجر: 15. امّا انسان آنگاه كه خدايش او را امتحان كرد و محترم نمود و مرفّه فرمود گويد: خدايم محترمم داشته.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 85
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست