يعنى: گفت: اين برادر من است نود و نه تا ميش دارد و من فقط يك ميش
دارم ميگويد آنرا بمن تمليك كن (رجوع به كفل) و در سخن بر من غلبه كرده، داود گفت:
برادرت در اين تقاضا بر تو ستم كرده و بسيارى از شركاء بعضى بر بعضى تجاوز ميكنند.
راجع باين ماجرى رجوع شود به «داود»، اين لفظ بيشتر از چهار بار در كلام الله مجيد نيامده است.
نعاس:
(بضمّ- ن) خواب كم.
راغب گويد: «النُّعَاسُ: النّوم القليل» طبرسى آنرا چرت و ديگران اوّل النوم گفتهاند، همه يك
معنىاند.
آنگاه كه خواب كم را بجهت آرامش درونتان بر شما مستولى ميكرد و از
آسمان بر شما آب نازل مينمود،ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةًنُعاساًيَغْشى طائِفَةً
مِنْكُمْ ...آل
عمران:
154. پس
از گرفتارى بر شما ايمنى فرستاد و آن خواب كمى بود كه طائفهاى از شما را فرا
گرفت.
هر دو آيه درباره جنگ تاريخى «احد» است
كه مسلمانان پس از شكست با مختصر خوابى (بالاى كوه) آرامش قلب يافتند. شايد تذكر
خواب از آنجهت است كه خواب رفتن در آنساعت از الطاف خداوندى بود و گرنه با آن
ناراحتى و گرفتارى و تشنّج اعصاب خواب رفتن غير مقدور بود، اين لفظ بيشتر از دو
بار در قرآن يافته نيست.