آيهاى است راجع بنظر خدا نسبت ببندگانوَ لا يُكَلِّمُهُمُ
اللَّهُ وَ لايَنْظُرُإِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِآل عمران: 77.
مراد از آن رحمت است يعنى خدا با آنها سخن نگويد و بآنها رحم نميكند
راغب گويد مراد از آن احسان و افاضه نعمت است طبرسى فرموده:
آيه دلالت دارد بر آنكه «نظر» چون
با حرف الى متعدى شود معنى رؤيت نميدهد ولى در كتب لغت «نظراليه» را بمعنى نگاه كردن گفتهاند در آيهلا تَقُولُوا راعِنا وَ
قُولُواانْظُرْنابقره:
104. نيز
مراد رحمت و مراعات حال است.
نظر بمعنى انتظار آيد «نَظَرَالشىء:
انتظره»وَ مايَنْظُرُهؤُلاءِ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةًص: 15. اينها منتظر نيستند مگر بيك
صيحه.فَهَلْيَنْظُرُونَإِلَّا سُنَّتَ
الْأَوَّلِينَفاطر: 43. پس آيا جز طريقه پيشينيان را انتظار دارند.
بمعنى مهلت دادن و تأخير انداختن است كه نوعى انتظار و نگاه كردن
ميباشد.فَكِيدُونِي
جَمِيعاً ثُمَّ لاتُنْظِرُونِهود: 55. همگى بمن حيله كنيد و مهلتم ندهيد.قالَأَنْظِرْنِيإِلى يَوْمِ
يُبْعَثُونَاعراف:
14. گفت تا روزيكه مردم بر انگيخته شوند مهلتم بده.فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ
وَ لا هُمْيُنْظَرُونَنحل: 85. عذاب از آنها كم نميشود و
مهلت داده نميشوند.
نَظِرَة: (بفتح اول و كسر دوم) نيز بمعنى تأخير و امهال
استوَ
إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍفَنَظِرَةٌإِلى مَيْسَرَةٍبقره: 280.
اگر قرضدار در تنگى باشد پس وظيفه مهلت دادن است تا وسعت يافتن.
نعج:نَعْجَةبمعنى ميش است جمع آن نعاج است راغب گاو ماده و آهوى ماده را نيز در
آن داخل دانسته است.إِنَّ هذا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ