در اقرب الموارد آنرا مطلق خبر گفته و از كليّات ابو البقاء نقل ميكند
كه: نباء و انباء در قرآن بكار نرفته مگر در چيزهائيكه داراى اهميّت و شأن
عظيماند. در صحاح و قاموس و مصباح مثل اقرب الموارد مطلق خبر گفتهاند.
در مجمع فرموده: إنباء و إعلام و إخبار بيك معنىاند و نباء بمعنى
خبر است.
بنظر نگارنده: در همه و يا اكثر آيات قرآن قول راغب و ابو البقاء
جارى است گر چه «خبر» نيز گاهى حائز همان اهميّت است
مثليَوْمَئِذٍ
تُحَدِّثُأَخْبارَهازلزله: 4.
وَ اتْلُ عَلَيْهِمْنَبَأَابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناًمائده: 27. جمع آن أنباء است مثلتِلْكَ مِنْأَنْباءِالْغَيْبِ نُوحِيها
إِلَيْكَهود:
49. فعل آن در قرآن كريم از باب افعال و تفعيل و استفعال آمده است مثلقالَتْ مَنْأَنْبَأَكَهذا قالَنَبَّأَنِيَالْعَلِيمُ الْخَبِيرُتحريم: 3. كه اوّلى از افعال و
دوّمى از تفعيل است و نحووَيَسْتَنْبِئُونَكَأَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌيونس:
53. از
تو ميپرسند كه آيا قرآن حقّ است؟ بگو آرى بپروردگارم سوگند كه آن حقّ است.
نَبِىّ:اين لفظ كه بر وزن فعيل است اگر بمعنى فاعل باشد معنايش خبر دهنده
است زيرا كه نبىّ از جانب خدا خبر ميدهد مثلنَبِّئْعِبادِي أَنِّي أَنَا
الْغَفُورُ الرَّحِيمُحجر: 49 ببندگان من خبر ده كه فقط منم غفور رحيم و نيز ازوَ ما أَرْسَلْنا مِنْ
قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لانَبِيٍإِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِحج: 52. معلوم ميشود كه نبىّ رسالت
دارد نه فقط حامل خبر است.
و اگر بمعنى مفعول باشد معنايش خبر داده شده است كه نبىّ از جانب خدا
خبر داده ميشود مثل:نَبَّأَنِيَالْعَلِيمُ الْخَبِيرُتحريم: 3. خداى عليم و خبير بمن خبر داد ولى ظاهرا مراد از آن در
قرآن مجيد معناى فاعلى است لذا آنرا در صحاح و قاموس و مصباح