برميداشتيم، از اين آيه روشن ميشود كه نوشتن اعمال بصورت ضبط صوت و
پرده سينما است و صرف نوشتن اينكه فلانى دو ركعت نماز خواند، نسخه بردارى نيست.
وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ
فِينُسْخَتِهاهُدىً وَ رَحْمَةٌ ...اعراف: 154. نسخه بتصريح اقرب
الموارد هم بكتاب منقول و هم منقول منه اطلاق ميشود ولى ظاهرا آن در آيه بمعنى
نوشته است و اين شايد از آن باشد كه از لوح محفوظ و از عالم غيب بالواح انتقال
يافته بود يعنى: چون غضب موسى فرو نشست الواح را گرفته و در نوشته آنها هدايت و
رحمت بود.
«ما» در آيه اوّل در مقام ان شرطيّه است
يعنى: اگر آيهاى را نسخ كنيم يا از يادتان ببريم بهتر از آن يا نظير آنرا مياوريم
آيا نميدانى كه خداوند بهر چيز توانا است.
بنظر ميايد: اين آيه و آيه ما بعدش در سوره بقره، با ما قبل و ما بعد
ارتباط ندارد و مطلب مستقلّى است و بقرينه «نُنْسِها»روشن ميشود كه مراد از نسخ فقط نسخ حكم است ولى تلاوت آيه خواهد
ماند، امّا «نُنْسِها» (از باب
افعال) آنست كه خدا آيهاى را از ياد پيغمبر ببرد و آن از بين رفتن حكم آيه و خود
آيه است: و آن باسَنُقْرِئُكَ فَلاتَنْسىاعلى 6. مخالف نيست زيرا اين آيه نسيان را نفى ميكند نه انساء را
بعبارت ديگر بعد از آيه فوق در اثر تأييد خداوند ديگر آنحضرت هيچ آيه را فراموش
نميكرد امّا اين مخالف با آن نيست كه خدا بخواهد آيهاى را لمصلحة از ياد آنحضرت
ببرد، فقط صحبت اينجاست كه آيا انساء واقع شده يا نه؟
بقولى انساء بايد قبل از تبليغ آيه باشد. لذا محذورى از مصداق داشتن
آن نيست