نَدِىّ: مانند نَادِى بمعنى مجلس اجتماع است در مجمع فرموده: ندىّ و
نادى مجلسى است كه اهلش در آن جمع شدهاند و دار الندوه مكّه كه خانه قصىّ بود از
آنست و در آن بمشاوره جمع ميشدندقالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ
مَقاماً وَ أَحْسَنُنَدِيًّامريم: 73. كافران باهل ايمان گفتند: كدام يك از دو گروه مقام بهتر و
مجلس نيكوتر (و آراستهتر) دارد، اين همان تفاخر بمال و زينت دنيا است لذا در جواب
آيه بعدى آمده:وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثاثاً
وَ رِءْياً.
نذر:نذر
آنست كه چيز غير واجب را بر خويش واجب گردانى در لغت آمده: «نَذَرَنَذْراً: أوجب على نفسه ما ليس بواجب» نذر معلّق بشرط آنست كه گويد: اگر از
اين مرض صحّت يافتم پنج روز براى خدا روزه خواهم گرفت و اگر معلّق نباشد آنرا نذر
تبرّعى گويند مثل «للَّهعلىّ أن أصوم غدا».
إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّينَذَرْتُلَكَ ما فِي بَطْنِي
مُحَرَّراًآل-
عمران: 35. معنى آيه در «حرر» گذشت.
بعضى نذر را وعده مشروط گفتهاند: «النَّذْرُما كان وعدا على شرط».
نذر:دانستن
و حذر كردن.
در قاموس گويد: «نَذِرَبالشّىء: عَلِمَه فحَذَرَه» إنْذَار بمعنى اعلام است با تخويف «أَنْذَرَهُبالأمرإِنْذَاراً:
أعلمه و حذَّره و خوَّفه».
ناگفته نماند: ما بين نذر بمعنى فوق و نذر بمعنى نذر كردن كه پيش از
اين گفته شد فرقى پيدا نكرديم مگر آنكه فعل اين از باب علم يعلم و فعل آن از باب
ضرب يضرب و نصر ينصر آيد.وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْأَنْذَرَقَوْمَهُ