3. آيه در باره زكريّا عليه السّلام است كه از خدا براى خود فرزندى
خواست.
اگر مراد از نداء صداى بلند باشد «خَفِيًّا»بمعنى مخفى بودن از مردم است يعنى در خفاء و خلوت خدا را ندا كرد در
علّت ندا گفتهاند كه زكريّا عليه السّلام در اثر احوال بد فرض كرده كه از خدا دور
شده لذا خدا را ندا كرده است طبرسى آنرا دعا در نفس خويش گفته است الميزان احتمال
اوّل را تأييد كرده و آيهفَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِكه در آيات بعدى آمده مؤيّد آن
شمرده است.
وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَالتَّنادِغافر: 32. «تَنَادِ» در
اصل تنادى است و كسره دال علامت حذف ياء است در باره اينكه چرا روز قيامت روز
تنادى است گفتهاند: كه اهل عذاب يكديگر را با ويل و هلاكت ندا ميكنند و گفتهاند
اهل بهشت و جهنّم يكديگر را ندا كنند چنانكه در سوره اعراف آمده شايد مراد از آنوَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي
النَّارِ ...و
ما بعدش باشد كه در آيات 47- 48. اين سوره آمده است. در مفردات گفته: اصل نداء از
ندى بمعنى رطوبت است و صوت را از آن نداء گفتهاند كه هر كس رطوبت دهانش بيشتر
باشد كلامش نيكوتر است.
ندو:جمع شدن. «نَدَاالقومنَدْواً:
اجتمعوا». نَادِى اسم فاعل است و نيز بمعنى مجلس و محلّ اجتماع باشدوَ تَأْتُونَ فِينادِيكُمُالْمُنْكَرَعنكبوت:
29. آن
سخن لوط عليه السّلام است بقومش يعنى كار زشت (لواط) را در محلّ اجتماع مردم و پيش
چشم عموم مرتكب ميشويد. گفتهاند: تا اجتماع هست نادى خوانده ميشود.
فَلْيَدْعُنادِيَهُ. سَنَدْعُ الزَّبانِيَةَعلق:
17 و
18. در مجمع فرموده: نادى مجلس اهل نادى است و در اثر كثرت استعمال هر مجلس را
نادى گفتهاند.
ظاهرا مراد از نادى در آيه اهل مجلس است يعنى: آنشخص اهل مجلس و
ياران خويش را بيارى بخواند ما هم زبانيه و مأموران آتش را