معلوم ميشود كه حكم تيمّم يك حكم تخفيفى است كه در صورت بروز عوامل
بخصوصى معيّن گشته است در الميزان فرموده تيمّم در واقع همان وضو است كه مسح سر و
پاها از آن ساقط گرديده، شستن دست و صورت بمسح آندو عوض شده و خاك جاى آبرا گرفته
است.
يعنى: اگر مريض يا در سفر بوديد يا كسى از شما از خلوتگاه (قضاى
حاجت) آمد يا با زنان مقاربت كرديد و در اين صورتها آب پيدا نكرديد زمين پاكى را
قصد كنيد و از آن بصورت و دستهايتان مسح نمائيد ...
آنها را در دريا غرق كرديم زيرا كه آيات ما را تكذيب كردند در آيهفَاقْذِفِيهِ فِي
الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِالْيَمُطه: 39.
ظاهرا مراد رود نيل باشد.
يمن:
(بضمّ و فتح اول) مبارك بودن با بركت بودن. فيومى در مصباح فرموده: «الْيُمْنُ: البركة» عبارت صحاح و قاموس نيز چنين است.
ميمون بمعنى مبارك استفَأَصْحابُالْمَيْمَنَةِما أَصْحابُالْمَيْمَنَةِواقعة:
8. ميمنه
را راغب و جوهرى طرف راست معنى كردهاند مثل ميسره كه بمعنى طرف چپ است.
قاموس آنرا مثل يمن بمعنى بركت گفته است در اقرب الموارد آنرا بركت و
طرف راست معنى كرده طبرسى اصحاب اليمين فرموده و يمن و بركت را از ديگران نقل
ميكند.
ناگفته نماند: اگر آن در آيه بمعنى يمين و طرف راست باشد مطابق آيه
ديگر همين سوره است كه فرموده:وَ أَصْحابُالْيَمِينِما أَصْحابُالْيَمِينِواقعة: 27. ولى ظاهرا آن بمعنى بركت باشد كه در مقابلوَ أَصْحابُ
الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِآمده و يمن مقابل شومى است. يعنى:
اهل بركت و مباركى كه در اثر اطاعت حق نسبت بخودشان يكپارچه بركت شدند