responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 257

متنبه شدند.

در اقرب الموارد گويد «ويك» با اضافه كاف كنايه از ويل است گوئى:

«وَيْكَ‌ اسمع قولى» واى بر تو حرف مرا گوش كن. در صحاح و قاموس گفته: «وى» كلمه تعجب است گوئى:

«وَيْكَ‌، وى لزيد» يعنى عجبا از زيد بتصديق اين دو لغوى «ويك» نيز مانند «وى» بمعنى تعجّب است على هذا بنظر نگارنده‌ «وَيْكَأَنَّ» در آيه مركّب است از «ويك» و «أنّ».

معنى آيه چنين ميشود: كسانيكه روز پيش مقام او را آرزو داشتند فرداى آنروز گفتند: عجبا راستى خدا روزى را بهر كه خواهد وسعت دهد و تنگ گيرد، اگر خدا لطف نميكرد ما را هم بزمين فرو برده بود عجبا راستى كافران رستگار نميشوند در اينصورت لازم نيست: بگويم «وى» به «كأنّ» داخل شده تا در مقام توجيه برآئيم كه «كأنّ» دالّ بر شكّ است.

ويل‌: واى طبرسى فرموده: ويل لفظى است هر كه در مهلكه واقع شود آنرا بكار برد و آن در اصل عذاب و هلاك است. راغب از اصمعى نقل كرده ويل بمعنى قبح است و گاهى در تحسّر و تأسف بكار رود ولى ويح در ترحم استعمال ميشود جوهرى گويد: آن كلمه عذاب است گويند:

ويله- ويلك- ويلى- نگارنده گويد: در هر حال كلمه ايست حكايت از بد بختى و عذاب دارد خواه شخص گرفتار خودش بگويد مثل‌ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصاها كهف:

49. و خواه از ديگرى بديگرى باشد مثل‌ وَيْلَكَ‌ آمِنْ‌ احقاف: 17. واى بر تو ايمان بياور وَيْلٌ‌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ‌ مرسلات: 15. واى در آنروز بر تكذيب كنندگان.

در آيه‌ قالَتْ يا وَيْلَتى‌ أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ هود: 72. ظاهرا بمعنى تعجّب است.

آخر روز جمعه 20 ربيع الثانى 1395 مطابق 12/ 2/ 1354 از حرف واو فارغ شدم و الحمد للّه.

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 7  صفحه : 257
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست