موسى راجع بخودش نترسيد بلكه از غلبه نادانان و حكومت گمراهان ترسيد
كه جاى حق را بگيرند و جهّال از سحر ساحران فريب خورند.
وجف:وجف و وجوف بمعنى اضطراب آيد «وَجَفَالشّىء:
اضطراب»قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍواجِفَةٌنازعات: 8. دلهائى در آنروز مضطرب و لرزانند. ايضا بمعنى سرعت سير و
دويدن شتر و اسب است در مصباح آمده:وَجَفَالفرس و البعيروَجِيفاً:
عدا» راغب ميگويد: وجيف سرعت سير شتر است.
إِيجَاف: تاختن شتر و اسب «أَوْجَفْتُالبعير: اسرعته» شتر را بسرعت راه بردموَ ما أَفاءَ اللَّهُ
عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَماأَوْجَفْتُمْعَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍحشر: 6. آنچيزها كه خدا از آنها
عايد پيغمبرش كرد شما اسبى و شترى بر آن نتاختيد. مشروح آيه در «فىء» گذشت.
53. گفتند:
نترس ما بتو پسر دانائى را مژده ميدهيم كه متولّد خواهد شد طبرسى فرموده: وجل،
فزع، خوف، يك چيزاند.
وَجِل: (بفتح واو و كسر جيم) ترسان و خائفوَ قُلُوبُهُمْوَجِلَةٌأَنَّهُمْ إِلى
رَبِّهِمْ راجِعُونَمؤمنون: 60. و دلهايشان ترسان است كه آنها بسوى پروردگارشان بر
ميگردندقالَ
إِنَّا مِنْكُمْوَجِلُونَحجر: 52. گفت ما از شما ترسانيم.
ظاهرا اين خوف مثل خشيت در اثر تعظيم خداست راغب وجل را احساس خوف
گفته و آن در اين آيه بهتر تطبيق ميشود. يعنى: اهل ايمان آنها- اند كه چون خدا ياد
شود دلهاى آنان