[از
اين آيه چند مطلب بدست ميآيد.] 1- مورچگان با هم سخن گويند و ما فى الضمير خويش را
بهمديگر بيان ميدارندقالَتْنَمْلَةٌيا أَيُّهَاالنَّمْلُ ....
2- اگر نملة مؤنّث باشد ميتوان پى برد كه ملكه مورچگان همانطور كه
عهدهدار تخمگذارى است بر مورچگان حكومت نيز دارد كه دستور دخول بلانهها را صادر
كرده است و نيز روشن ميشود كه مورچگان تشكيلات اجتماعى و حكومت دارند.
3- بالاتر
از همه اينكه مورچگان انسانها را ميشناسند زيرا مورچه بمورچگان ديگر گفت: اگر داخل
لانهها نشويد سليمان و لشكريانش شما را پامال ميكنند پس آن مورچه سليمان و
لشكريان او را ميشناخته است امروز با آنكه كتابها در باره زندگى مورچگان نوشتهاند
و در شناخت اسرار آن زحمتها كشيدهاند هنوز بآن پايه نرسيدهاند كه قرآن مجيد گفته
است.
4- سليمان
عليه السّلام از سخن مورچه با خبر شده و تبسّم و تعجّب كرده است.
أَنْمُلَه: سر انگشت. بقولى بند آخر انگشت. جمع آن انامل و انملات استوَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا
عَلَيْكُمُالْأَنامِلَمِنَ الْغَيْظِآل عمران: 119. چون خلوت كنند از
غيظ بر شما سر انگشتان بجوند.
در مجمع گفته: اصل آن از نمل است سر انگشت تشبيه شده بمورچه در كوچكى
و حركت. نمل (بر وزن كتف) سخن چين را گويند كه اقوال را در پنهانى از اين بآن نقل
ميكند مانند مورچه كه در پنهانى قوت بسيار نقل ميكند.
نمم:وَ لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ. هَمَّازٍ مَشَّاءٍبِنَمِيمٍقلم: 10 و 11. نمّ بمعنى سخن چينى
است نميم و نميمه اسم است از آن يعنى: اطاعت نكن از هر قسم خوار پست كه عيبجو و
بسيار سخن چين است «مشىبنميم» بمعنى (سخن چينى كرد) است
اين كلمه يكبار