ميدادند و در مقابل آنچه در گذشته كرده بودند و همچنين موعظهاى
گردانديم متقيان را.
وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّتَنْكِيلًانساء: 84. تنكيل مبالغه در نكال
است يعنى خدا در سختگيرى محكمتر و در عقوبت محكمتر است.
نمارق:وَنَمارِقُمَصْفُوفَةٌ. وَ زَرابِيُّ مَبْثُوثَةٌغاشيه: 15 و 16. نمرق و نمرقه
بمعنى وساده و پشتى است در مصباح گفته: «النُّمْرُقْ: الوسادة» جمع آن نمارق است يعنى در بهشت پشتىهائى است رديف هم و
فرشهائى است گسترده، نمارق نكره است نميشود مثل پشتىهاى دنيا باشد.
يعنى ما پشتى وسط هستيم آينده بآن ملحق ميشود و غلوّ كننده بآن بر
ميگردد.
محمد عبده در تفسير اين كلام گويد:
همانطور كه به پشتى براى راحتى و آرامش تكيه ميكنند اهل بيت (عليهم
السّلام) نيز مانند وسادهاند كه مردم در امور دين بآنها استناد كنند و وسطىاند
يعنى معتدل و حدّ وسطاند كه قاصر بآنها لاحق شده و متجاوز بآنها بر ميگردد، نمارق
فقط يكبار در قرآن مجيد آمده است.
نمل:مورچه.
در اقرب الموارد گويد: نمله بمذكّر و مؤنّث گفته ميشودوَ حُشِرَ لِسُلَيْمانَ
جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ. حَتَّى
إِذا أَتَوْا عَلى وادِالنَّمْلِقالَتْنَمْلَةٌيا أَيُّهَاالنَّمْلُادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ
جُنُودُهُ وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ. فَتَبَسَّمَ ضاحِكاً مِنْ قَوْلِها ...
نمل: 17- 19 يعنى براى سليمان لشكريانش از جنّ و انس و پرندگان جمع
شدند و آنها را از تفرّق منع ميكردند. تا چون به بيابان مورچگان آمدند مورچهاى
گفت: اى جماعت مورچگان بلانههاى خود وارد شويد تا سليمان و لشكريانش شما را پامال
نكنند آنها توجّهى بشما ندارند سليمان از شنيدن كلام مورچه بتعجب شد